حرکت در سطح

  • من را فرانسوی ببوس

    روايتی است از زير گلو تا پشت گردن که آيه هايش به خط نستعليق آمده اند. رنگ پريده از خواب های غمگين. شصت و يک سوره از تورات تنی. بخش شعرها به عنوان "من را فرانسوی ببوس" عاشقانه هايى ست همراه با واکنش های سياسی و اجتماعی. شعرها سايه هايی هستند، افتاده روی قبرها با تابوت های آماده، رو به درخت های خشک شده ، رو به آدم های خشک شده ، رو به آهن های به کار رفته در تن. بغلشان رفت به آغوش، بغلشان کنيد. بغلشان کنيد.

    • این برنامه شعر خوانی هوشنگ چالنگی POEM

      و گزارش این علف بی رنگ به همراه تو این گونه ست اگر این شب ست اگر این نسیم به همراه تو نواده ی خوابالود هم سیاهی ی تنها خود تویی بهین شب تنها که خود می سازی و آبها که در پای تو می خسبند رنگ می گیرد. .

    • گفتگوی رادیویی با رضا قاسمی

      غلطید به پهلوی راست. مدتی همینطور بی‌حرکت ماند؛ خیره به نور ملایمی که از پنجره رو به کوچه می‌آمد. دستش را از زیر لحاف بیرون آورد و چراغ را خاموش کرد. شانه‌هایش زیر لحاف تکان‌تکان می‌خورد

    • عدوی تو نیستم من، انکار توام

      ناما جعفری، شاعر ایرانی، در مجموعه‌ای با عنوان «تجمع در سلول انفرادی» کوشیده است تجربۀ پرورده و بالیده شدن اندیشه و عاطفۀ شاعران ایرانی را در برخورد به فرایافت پیکار مدنی نمایش دهد.

    • من یک ادوارد دست قیچی هستم ای تیم برتون لعنتی

      آدم به دوستی این موجودات عجیب، اما معصوم و صادق بیشتر می‌تواند اعتماد کند تا کسانی که پشت علاقه‌شان یک دنیا خودخواهی، منفعت‌طلبی و ریاکاری نهفته است. من ترجیح می‌دهم در آن قلعه گوتیک با ادوارد دست قیچی زندگی کنم، از رولت‌های گوشت سویینی تاد بخورم

    • چشمان کاملاً باز استنلی کوبریک

      هفت سال بعد، «کوبریک» فیلم تحسین‌برانگیز «غلاف تمام فلزی» را درباره جنگ ویتنام به‌تصویر کشید. آخرین فیلم این نابغه سینما در سال ۱۹۹۹ و با فاصله ۱۲ سال بعد از فیلم قبلی ساخته شد؛ «چشمان کاملا بسته» با بازی «تام کروز» و «نیکول کیدمن» که از جشنواره ونیز موفق به کسب جایزه شد.

۱۳۹۵ مرداد ۲۷, چهارشنبه

درگیری کلامی داریوش و فرید زلاند درمورد آلبوم«صفر»



پس از پخش تک آهنگ «نیاز» از آلبوم «صفر»، و با جو منفی و غیر حرفه ای که آقای زلاند در رابطه با انتشار این قطعه به وجود آوردند، تصمیم گرفتم برای اولین و آخرین بار توضیحاتی را در رابطه با این آلبوم به شما مخاطبان بدهم


















زین همرهان سست عناصر دلم گرفت…
دوستان گرامی،
پس از پخش تک آهنگ «نیاز» از آلبوم «صفر»، و با جو منفی و غیر حرفه ای که آقای زلاند در رابطه با انتشار این قطعه به وجود آوردند، تصمیم گرفتم برای اولین و آخرین بار توضیحاتی را در رابطه با این آلبوم به شما مخاطبان بدهم، و آلبوم را به همان صورت که ایشان در فضای مجازی ادعا کرده اند که به طور نهایی و کامل در دفتر وکیل به من تحویل داده اند، داوطلبانه به طوری رسمی منتشر کنم. من همیشه از بازگو کردن چنین مواردی در عموم پرهیز کرده ام، چرا که معتقدم مخاطبین که از جزئیات کار بی اطلاع هستند، نمیتوانند قضاوتی درست داشته باشند، و عمومی کردن این مسائل تنها آسیب زدن به جامعه هنری است. اما با توجه به اینکه میخواهم پرونده آلبوم «صفر» برای همیشه برایم بسته شود و از آن بگذرم، ارائه این توضیحات را برای همین یک بار لازم میدانم که چگونه به اینجا رسیده ایم.
آغاز کار روی این آلبوم به بیش از ۲۰ سال پیش برمیگردد، که قرار بود به تهیه کنندگی آقای فرید زلاند منتشر شود. ولی به دلیل اختلافات و کشمکش های حقوقی ایشان بر سر این آلبوم با کمپانی تولید و پخش، این پروژه نیمه تمام ماند و بایگانی شد. بعدها برخی از آهنگ ها با توافقی مشترک در آلبوم «راه من» منتشر شدند ولی باقی در بایگانی ماندند. در سال ۲۰۰۷ تصمیم گرفتم مسئولیت تهیه این آلبوم را شخصا به عهده بگیرم و به نتیجه برسانم، چرا که صدای من بر روی چند قطعه نیمه تمام باقی مانده بود، و نگران بودم که در آینده بدون نظارت من منتشر شوند. هزینه هایی که تا آن زمان آقای زلاند پرداخت کرده بودند توسط مدیر برنامه من به ایشان بازگردانده شد، و باقی هزینه آلبوم را هم طبق بودجه ثابتی که توافق کرده بودیم متقبل شدم تا پس از تکمیل، آلبوم از طریق شرکت خودم پخش شود. با توجه به وقفه ای که در کار افتاده بود، فضای تنظیم ها قدیمی شده بودند و قرار شد آهنگ ها دوباره تحت نظارت آقای زلاند ضبط، تنظیم و کامل شوند. در آن زمان برخی آهنگ های آلبوم تغییر کرد و طبق این قرارداد این آلبوم شامل ۸ آهنگ شد:
۱- صفر ۲- تقویم ۳- زندگی ۴- نیاز ۵- نترسون ۶- باغ بنفش ۷- متوقف (وقتی به سفر رفتی) ۸- شب آخر
من تا آن مرحله حدود ۵۰ درصد هزینه تولید آلبوم را پرداخت کرده بودم، اما غیر از دو کار، باقی یا نیمه تمام بودند و یا اصلا ضبط نشده بودند. من از آقای زلاند انتظار داشتم با توجه به هزینه پرداخت شده تا آن زمان، اقلا ۴ کار را آماده و تحویل بدهند و بعد به سراغ باقی قطعات برویم. اما ایشان برای تمام کردن کارهایی که هزینه اش را قبلا دریافت کرده بودند، باز هم درخواست مالی داشتند که به حساب قطعات آینده بگذاریم. همین مساله منجر به توقف مجدد کار شد.
در طی ۴-۳ سال بعد، در دوره هایی آقای زلاند با من در ارتباط بودند و در برهه هایی هم ارتباطی نداشتیم. در این میان چند آهنگ این آلبوم به طرق دیگر منتشر شدند: «تقویم» در آلبوم «معجزه خاموش»، «نترسون» به طور مستقل، و «باغ بنفش» بدون اطلاع من توسط آقای زلاند به خواننده ای دیگر سپرده شد. طی قراری دوستانه توافق کردیم که «نترسون» در آلبوم صفر مجددا منتشر شود و ۲ آهنگ دیگر جایگزین «تقویم» و «باغ بنفش» شوند.
از سال ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۳ ما کمابیش در ارتباط با تکمیل این آلبوم در تماس بودیم. ایشان روی یک سری از تنظیم ها کار کردند و ضمنا قطعات جدیدی به من پیشنهاد دادند تا جایگزین برخی دیگر شوند، من هم ضمن ابراز نظراتم و ضبط صدای چند کار، تعهدات مالی ام را انجام دادم به طوری که حدود ۹۰ درصد کل هزینه آلبوم تا پایان سال ۲۰۱۳ پرداخت شده بود. اما هنوز تنظیم بعضی از آهنگ ها دست نخورده بود چون به زعم ایشان همانطور مناسب پخش بودند. باقی هم به طور شتاب زده تنظیم مجدد میشدند که هم ایرادات فنی از نظر تنظیم و صدا داشتند و هم فضای تنظیم ها نیاز به اصلاح داشتند ولی ایشان کار را به درستی ادامه نمیدادند. من احساس کردم به نوعی روند تولید این آلبوم به گروگان گرفته شده است تا من برای ادامه یافتن کار مجبور به پرداخت بیشتر به ایشان بشوم. از طرفی ایشان با برخوردهایی نامناسب و غیر حرفه ای که در ادامه توضیح خواهم داد، فضایی نامناسب برای همکاری مفید و سالم ایجاد کرده بودند. ادامه این روند فرسایشی با ایشان صحیح نبود و من تصمیم گرفتم پرونده این آلبوم را به همان صورت نامناسب که هست ببندم و کارها را تحویل بگیرم و در آینده فکری به حال آنها بکنم. طی سال ۲۰۱۳ من ۶ آهنگ را به همان صورتی که به زعم ایشان تکمیل و مناسب پخش بود قبول کردم.
در اوایل سال ۲۰۱۴ قراردادی مجدد در حضور وکیل امضا کردیم که آلبوم با ۹ آهنگ منتشر شود. در همان زمان ایشان آهنگ «دوباره باز خواهم گشت» را بدون تنظیم و با صدای خود همراه با پیانو به من دادند که با اطلاع ایشان برای ضبط و تنظیم به آقای علی الهی سپردم. آقای زلاند به دلیل نقل مکان به دوبی، عملا حضوری مستمر برای به سرانجام رساندن این کار و باقی آهنگ ها نداشتند و چند تماس من از طریق ایمیل و تکست هم بی پاسخ ماند که نشان از بی علاقگی ایشان داشت. با این حال بعد از انتشار «دوباره باز خواهم گشت» ایشان اعلام کردند که اثر زیبایشان را خراب کرده ام. همینجا از ایشان دعوت جدی میکنم همان قطعه ای که با صدای خودشان از این آهنگ به من تحویل داده شد را منتشر کنند تا مخاطبین قضاوت کنند چه به من تحویل دادند و چه منتشر شد.
سرانجام در اواخر سال ۲۰۱۴ و اوایل سال ۲۰۱۵ آقای زلاند ۲ قطعه دیگر را برایم ایمیل کردند. ایشان از هر قطعه یک نسخه با صدای خودشان و یک نسخه دیگر را بی کلام در اختیار من گذاشتند. چند ایمیل در رابطه با گام کارها و شعر آنها رد و بدل کردیم که برایم با اصلاحاتی فرستادند، ولی به گمان من هنوز تنظیم ها ناتمام بود، و صدای من هم ضبط نشده بود که دوباره ایشان غیبتی طولانی را آغاز کردند. به باور من چون تا آن زمان ایشان هزینه کامل تهیه آلبوم را طبق قرارداد تمام و کمال دریافت کرده بودند، دیگر نیازی نمی دیدند که حضور و یا همکاری داشته باشند چون صرفا در رابطه با کارها بی تفاوت بودند. من هم که بعد از این همه کش و قوس به این مرحله بلاتکلیف با کار و ایشان رسیده بودم، تنها هدفم پایان این رابطه فرسایشی بود، که به خاطر این آلبوم مجبور به ادامه آن شده بودم. پس آن دو قطعه را هم نیمه تمام و به همان صورت قبول کردم، چرا که ادامه ارتباط کاری با این شرایط را غیر مفید می‌دانستم.
تمام تعهدات مالی من در رابطه با این آلبوم انجام شده بود و تاییدیه کتبی آقای زلاند موجود است. طبق قرارداد بین من و آقای زلاند، من موظف بودم بابت آلبوم صفر، مبلغ ثابتی را به ایشان پرداخت کنم. در قبال دریافت این مبلغ، ایشان موظف بودند که هزینه های شعر، آهنگ، تنظیم، ضبط و تولید را پرداخت کنند و نسخه مستر هر آهنگ را با کیفت و تنظیم و تولیدی که مورد رضایت من و ایشان باشد تحویل دهند که چنین نشد. متاسفانه آقای زلاند برای بازدهی مالی بیشتر برای خود،‌ کمترین هزینه را برای ضبط و تنظیم آثار اختصاص میدادند و به همین دلیل بعضی تنظیم ها دست نخورده ماند و برای باقی هم به تنظیم های بلاتکلیف، کامپیوتری و بدون ساز زنده، و میکس و مسترینگ های شتابزده پسند کردند که مورد رضایت من نبود. با اینکه به اصرار من بعضی از قطعات دوباره تنظیم شدند، باز هم مناسب پخش نبودند. به طور کلی معتقدم بعد از اینکه آقای زلاند از پشتوانه همکاری و نظر و تنظیم بزرگانی چون واروژان، آندرانیک و منوچهر چشم آذر محروم شد و خودشان نظارت بر تنظیم ها میکردند، از نظر تنظیم آثارشان به قدرت و دقت گذشته نبودند، چه در قطعات مشترک با من و چه دیگر همکارانم، و در گذر زمان این ضعف بیشتر و بیشتر شده است.
حال من مجموعه ای در دست داشتم که فضایی بسیار پراکنده داشت و قابل انتشار از جانب من نبود. به پیشنهاد و تشویق مدیر برنامه هایم، تصمیم به ضبط و تنظیم مجدد این آثار گرفتم تا آلبومی یکدست و برازنده منتشر شود، چرا که باور دارم آنچه مخاطب من انتظار دارد، ارائه بهترین در حد توانم است. از طرفی تعهدی اخلاقی به اردلان سرفراز عزیز داشتم که کلام او را به بهترین نحو ممکن منتشر کنم. به همین دلیل از دوست و همکارم علی الهی دعوت کردم که تنظیم مجدد باقی آثار را به عهده بگیرد و در این میان با اردلان عزیز ارتباطی تنگاتنگ برقرار کردم و از رهنمودهای او هم در این رابطه استفاده نمودم.
آهنگ «شب آخر» در اواسط سال ۲۰۱۵ دوباره تولید و تنظیم شد. آقای زلاند که در دوبی مطلع شده بودند، در این رابطه از من از طریق ایمیل سوال کردند و من آهنگ را قبل از انتشار برای ایشان ارسال کردم و در همان ایمیل به ایشان گفتم که آقای الهی تنظیم آهنگ «نیاز» را به زودی شروع خواهد کرد. ایشان پاسخ دادند که تنظیم «شب آخر» را بسیار دوست دارند و خوشحالند و تشکر بسیار از من و آقای علی الهی کردند. اما ادامه ایجاد فضایی مسموم توسط ایشان تا حدی باعث گسترش فاصله‌ های شخصی و حسی بین من با ایشان شد که امکان همکاری حتی تا این حد را هم ناممکن میکرد.
بعنوان مثال مسائلی در رابطه با نقض حقوق مادی آقای سرفراز توسط ایشان مشخص شد که بسیار آزاردهنده بود. در زمان تولید این آلبوم، آقای سرفراز وکالت تمام برای حقوق مادی و معنوی خود را به ایشان داده بودند، و هزینه ترانه های آقای سرفراز به آقای زلاند پرداخت میشد که توسط ایشان به آقای سرفراز منتقل شود. در سال ۲۰۱۴ آقای سرفراز مرا مطلع کردند که بخش بسیار زیادی از پرداخت های من برای اشعار ایشان در آلبوم «صفر»، هرگز به ایشان منتقل نشده. تنها در یکی از این موارد در سال ۲۰۱۲، یک چک رسمی بانکی به مبلغ ۷۰۰۰ دلار که توسط من به نام شخص آقای سرفراز صادر شده و به آقای زلاند تحویل داده شده بود تا برای آقای سرفراز پست شود، بدون اطلاع‌ آقای سرفراز و من، به طور کاملا غیر قانونی، به نام آقای زلاند تغییر و به حسابشان واریز گردیده بود. مشخص شدن چنین حرکاتی از جانب آقای زلاند باعث شد که آقای سرفراز در ۹ تیر ۱۳۹۳ (۳۰ ژوئن ۲۰۱۴) در صفحه فیسبوک شخصی خود اعلام کنند که هیچ یک از همکاران ایشان اجازه واگذاری شعرهای ایشان را ندارند، که فقط آقای زلاند چنین وکالتی داشت، و ارتباط کاری خود را با آقای زلاند قطع کنند.
در رابطه با قطعه‌ای به نام «رسیدن (سردرگمی ها)» که از سروده های آقای سرفراز است و به من واگذار کرده اند، در سال ۲۰۱۴ با ملودی آقای زلاند در اختیار من قرار گرفت تا در آلبوم «صفر» باشد، بعد از طریق همسر آقای عارف متوجه شدم که آقای زلاند بابت شعری از آقای سرفراز و آهنگی از خود، مبلغ ۱۲ هزار دلار از آقای عارف دریافت کرده اند و همین آهنگ و شعر را به آقای عارف هم پیشنهاد داده اند! اما آقای عارف این ترانه و آهنگ را مناسب خود ندانسته بودند و اجرا نکردند. من و آقای سرفراز از این مساله هیچ اطلاعی نداشتیم، و مبلغی که آقای زلاند بابت شعر آقای سرفراز از آقای عارف دریافت کرده اند، هیچگاه به آقای سرفراز پرداخت نشد. بعدها هم که کار ایشان با آقای عارف به نتیجه نرسید، هیچ بخشی از ۱۲ هزار دلار به آقای عارف بازگردانده نشد.
متاسفانه رفتارهای نامناسب و غیر حرفه ای آقای زلاند در قبال همکاران مختلف خود، استثنا و محدود نیست و روالی ادامه دار است. چنین حرکاتی برای جامعه هنری بسیار مضر است و تا حال اکثر همکارانم به علنی کردن این مسائل و خدشه دار کردن باورهای مخاطبین خود اقدام نکردند. اما در طی سالهای اخیر آقای زلاند با سؤاستفاده از سکوت همکارانشان، در مجالس خصوصی و حتی مکان های عمومی، کلام و منشی بسیار غیر حرفه ای و نامناسب در رابطه با من و دیگر همکارانشان پیش گرفته اند که کاملا از چهارچوب عرف و نزاکت خارج است. این گونه گفتار و رفتارها که به شدت مرا آزرده کرده، باعث شد که دیگر هیچ نقطه مشترکی از نظر حسی و حرفه ای میان ما باقی نماند.
در رابطه با آهنگ «نیاز»، آقای زلاند در جریان تنظیم مجدد آن بودند چون در ایمیلی که برای «شب آخر» رد و بدل شد، من به ایشان اطلاع دادم. در زمان اعلام خبر انتشار آهنگ «نیاز»، ایشان حتی این خبر را در صفحات شبکه های اجتماعی خود با ذکر نام علی الهی منتشر کردند. در طی ۲ هفته ای که از اعلام خبر تا پخش آهنگ گذشت، ایشان با من تماسی نگرفتند که به انتشار به صورت تک آهنگ اعتراض کنند و یا پرس و جو در رابطه با تنظیم دوباره آن انجام دهند. اما بعد از پخش این آهنگ، ایشان خبر انتشار را از صفحه های اجتماعی خود پاک کردند و پس از مدتها بی خبری، از طریق تکست برای من پیامی گلایه آمیز فرستادند. ضمنا روشن ساختند که اگر ویدیوی این کار منتشر شود، ایشان در سطح عمومی اعتراض کرده و تنظیم اولی را منتشر خواهند کرد و با زبان تهدید به من یادآوری کردند که فایل های خام صدای من در استدیو هنوز در دست ایشان است. این که آقای زلاند در جریان تنظیم مجدد باشند و حتی تبلیغ انتشار این آهنگ را بکنند و در طی دو هفته تا پخش تماسی نگیرند و بعد از پخش، با زبان تهدید نسبت به انتشار فایل های خام صدایم هشدار دهند، برای من نشان از برنامه ای توسط ایشان برای شروع روند فرسایشی دیگری در رابطه با این آلبوم بود و به همین دلیل پاسخی به ایشان ندادم.
ایشان چندین بار اعلام کرده اند که همه ۹ آهنگ آلبوم «صفر» را کامل و نهایی و آماده پخش در قالب یک مجموعه در حضور وکیل به من تحویل داده اند، اما برداشت من چنین است:
«صفر» و «متوقف (وقتی به سفر رفتی)»: علیرغم تغییراتی جزئی، تنظیم و صدایی که در سالهای گذشته ضبط شده بود، به روز و مناسب نبودند. ملودی ها هم نیاز به بازدید داشتند.
«نیاز» و «شب آخر»: تنظیم های بی برنامه و بلاتکلیف باعث ایجاد فضایی یکنواخت و بی حس شده بود و میکس و مسترینگ ها نیز نامناسب و شتاب زده بودند. ایراداتی به تنظیم وارد بود، بعنوان مثال تنظیم در «نیاز» از چهارچوب دستگاه خارج میشد و صدای من و نحوه خواندنم هم ایراداتی داشت. ضمنا در «شب آخر»، کلمه ای را اشتباه خوانده بودم که در نسخه جدید تصحیح شد.
«همزاد»: نسبت به باقی آثار بی نقص و با تغییراتی کوچک قابل پخش بود. در «همزاد» کلمه ای را اشتباه خوانده بودم چون آقای زلاند شعر را اشتباه به من داده بودند. وقتی کار را دوباره مرور میکردم، به نظرم عجیب میرسید. از آقای زلاند سوال کردم. ایشان پاسخ دادند که از آقای سرفراز پرسیده اند و درست است، ولی زمانی که خودم از آقای سرفراز پرسیدم، تایید کردند که شعر را اشتباه خوانده ام و معنای آن عوض شده، و به حق اصرار داشتند که باید دوباره ضبط شود، که هیچگاه انجام نشد. مشخص بود که آقای زلاند پاسخ آقای سرفراز را اشتباه به من منتقل کردند که لازم نباشد صدای مرا دوباره ضبط کنند، چرا که هر تغییر و اصلاحی در استدیو، برایشان هزینه مالی داشت.
«نترسون»: در سال ۲۰۰۹ با توافقی دو جانبه منتشر شد.
«دوباره باز خواهم گشت»: بدون تنظیم به من داده شد و توسط علی الهی تولید و تنظیم شد.
«رسیدن (سردرگمی ها)» و «با اینکه ازم دوری»: یک نسخه با صدای ایشان و یک نسخه بی کلام به من داده شد که هیچ گاه به مرحله خواندن توسط من نرسیدند.
برای من راحت ترین و بی دردسرترین کار انتشار این آلبوم به همان صورت اولیه بود، اما احترام به مخاطبم مرا وا داشت که وقت و انرژی بگذارم و هزینه دوباره و حاشیه های آن را تحمل کنم تا کارها دوباره ضبط و تنظیم شوند و آلبومی یکدست منتشر شود. در این راستا اگر شرایط همکاری مفید و سالم با آقای زلاند فراهم بود، حتما چنین میکردم. ولی متاسفانه با روندی که ایشان در پیش گرفته بودند، که تنها بخشی از آن را بازگو کردم، بدون رابطه ای حرفه ای و حسی چنین امکانی نبود. تا امروز سه آهنگ «دوباره باز خواهم گشت»، «شب آخر» و «نیاز» بازسازی و به صورت صوتی و تصویری منتشر شده اند. در نظر داشتم این ۳ اثر را همراه با ۶ اثر باقیمانده، بعد از تنظیم، در قالب آلبوم «صفر» در اوایل سال آینده میلادی منتشر کنم. اما با برخورد ناسالمی که آقای زلاند در پیش گرفته اند، حال راه دیگری را میروم تا این دمل پر از چرک ۲۰ ساله همین امروز ترکانده شود.
امروز کاملا داوطلبانه آلبوم «صفر» را دقیقا همانطور که آقای زلاند برای انتشار کامل و نهایی به من تحویل دادند، به طور رسمی منتشر میکنم، اما من برای بهتر شدن این آلبوم دیدگاه دیگری داشتم. شما دوستدارانم که این قطعات را امروز و در آینده با صدای من خواهید شنید، آن ها را بخش مورد رضایتی، از دید من، در کارنامه هنری و کاریم به حساب نیاورید. دو قطعه «رسیدن (سردرگمی ها)» و «با اینکه ازم دوری» به این دلیل که با صدای من هیچگاه ضبط نشد، بی کلام در این مجموعه قرار دارد. آقای زلاند تاکید کرده اند که تمامی آثار این آلبوم را در حضور وکیل به طور کامل و نهایی و آماده انتشار به من تحویل داده اند، و خود هم نسخه مستر آنها را دارند، پس از ایشان دعوت جدی می کنم که اگر این ادعایشان درست است، آن دو قطعه را ایشان با صدای من منتشر کنند.
از اردلان سرفراز نازنینم عذرخواهی میکنم که کلام او آنطور که فکر میکنم برازنده اوست، ارائه داده نشد. از علی الهی هم تشکر و عذرخواهی میکنم. او با اینکه به دلایل حرفه ای مایل نبود وارد این پروژه شود، به اصرار من این کار را به عهده گرفت و وقت زیاد بر روی سه قطعه گذاشت، آنها را با سازهای زنده دوباره تنظیم کرد و جان دوباره بخشید، اما آنطور که شایسته است، از کار او تقدیر نشد.
این اولین و آخرین توضیح عمومی من در رابطه با این آلبوم و آقای زلاند است. اگر ایشان اقدامات قانونی در رابطه با انتشار «نیاز» و این آلبوم آغاز کنند، از آن استقبال میکنم چرا که به من هم فرصتی خواهد داد تا موارد بیشتری از تخلفات ایشان را به صورت قانونی مطرح و پیگیری کنم.
حال من این مجموعه را رها میکنم تا خود رها شوم.
داریوش
تمامی ترانه ها از اردلان سرفراز میباشد، به جز قطعه «نترسون» که از ایرج جنتی عطائی است.
آلبوم «صفر» را به صورت رایگان از رادیو جوان دانلود کنید:  http://bit.do/dariush0
و یا به وبسایت من www.dariush2000.com مراجعه کنید.


نسخه PDF این متن را از اینجا دانلود کنید: http://dariush2000.com/sefr/Sefr.pdf





از صفحه فیس بوک داریوش اقبالی





هیچ نظری موجود نیست:

پادکست سه پنج