جنبش مشروطه و دشمنانش
در بسیاری از شهرهای ایران هم اکنون ملت رنچ دیده ایران به خیابانها ریختهاند و علیه رژیم ولایت فقیه تظاهرات به راه انداختهاند. سبب این تظاهرات و راه پیماییها فروریختن ساختمان متروپل در آبادان است و هم چنین جهش ترس آور بهای مواد خوراکی در سراسر ایران میباشد. آرنگهای مردم ایران رضا شاه روحت شاد، میکشم آن که برادرم کشت، خامنهای قاتله ولایتش باطله، ما بچههای جنگیم بجنگ تا بجنگیم، ما انقلاب کردیم چه اشتباه کردیم. به تازگی آتش زدن مسجدها را نیز میبینیم که کار جدیدی است، تا کنون مسجد میان مردم احترام داشت اما امروز مسجدها در آتش میسوزند. مسجد سمبل دیکتاتوری اسلامی شده است. ولایت فقیه سیستم کشتار و تجاوز و خفه کردن مردم ایران شده است.
با فریادهای رضا شاه رضا شاه، مردم حکومت مشروطه شاهنشاهی را فریاد میکشند. حکومت مشروطه شاهنشاهی چیزی بود که خمینی از آن انزجار داشت و در بهشت زهرا عربده زد که این شیر و خورشید منحوس باید حذف شود، خمینی حکومت مشروطه را برانداخت و حکومتی بی سر و ته راه اندازی کرد و آن را ولایت فقیه نامید. در واقع ، خمینی حکومتی با رهبر در ایران بنیاد کرد کسی که هر کسی که دراین حکومت است اوست که درباره اش تصمیم میگیرد. جایگاه خامنهای در ایران همان جایگاه استالین در شوروی و هیتلر در آلمان را دارد. تفاوت این حکومتها در ایران و شوروی و آلمان در ایدیولوژی آن است. در آلمان ایدیولوژی ناسیونال سوسیالیسم بود، در شوروی کمونیسم و در ایران شیعه اسلامی نامیده میشود. دستاورد چنین حکومتهای همه کپی از یکدیگر هستند که در پایان فروپاشیده میشوند. مردم ایران میخواهند به حکومتی که داشتند بازگردند و آن حکومت مشروطه شاهنشاهی است. در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی اکثریت ایرانیان از حکومتی که داشتند آگاهی نداشتند، آنها ندیدند که چه اندازه آزادی و رفاه این حکومت برایشان به ارمغان آورده است. اگر ایرانیان میدانستند که واقعا حکومت مشروطه شاهنشاهی چه معنایی دارد هرگز انقلابی در ایران رخ نمیداد بلکه مردم ایران با چماق به جان آدمکشان سازمانهای تروریستی مجاهدین و چریک فدایی و تودهای و جبهه ملی و نهضت آزادی و فداییان اسلام و دیگر گروهکهای چپ و راست میافتادند و از حکومت و کشور و استقلال و مرزهای ایران و رفاه و امنیت و آسایش خودشان پدافند میکردند.
جنبشی که امروز در ایران به راه افتاده است، زمانی میتواند پیروز شود تنها اگر مردم ایران دشمنان جنبششان را بشناسند. یکی از دشمنان را همه میتوانند ببینند و آدم اسلامیستها هستند که در در بسیج و پاسداران انقلاب اسلامی سازمان یافتهاند، هم چنین نیروی پلیس که تظاهرکنندگان را دستگیر میکند و دادگاهی که آنان را محکوم مینماید. دشمن دیگر ندانستن و بی سوادی درباره اینکه کدام حکومت باید جایگزین این حکومت اهریمنی ولایت فقیه شود. در سال ۲۵۳۷ شاهنشاهی مردم نمیدانستند که چه حکومتی را از دست میدهند و امروز نیز نمیدانند که چه فرمی از حکومت جانشین این حکومت اسلامی شود.
نتیجه این گفتگوهای بی سر و ته درباره جمهوری و جمهوری دموکراتیک و سوسیال دموکراسی و لیبرال دموکراسی و ... میباشد. گروهی میگویند که ما هوادار حکومت مانند اروپا هستیم، گروهی مدعی هستند که حکومت آمریکا برای ایران مناسب است و چپیها خواستار حکومتی مانند کوبا هستند. این گفتگوها را پایان دهیم و روشن سازیم که چه میخواهیم، ما خواستار برقرار حکومت مشروطه شاهنشاهی هستیم. این بدین معنا است که جنبشی را که اکنون ما در ایران میبینیم باید به جنبش مشروطه دگرگون شود. جنبش مشروطه یعنی چه؟ در تظاهرات مردم در ایران آرنگها مانند رضا شاه رضا شاه ، بسیجی برو گمشو، مرگ بر خامنهای، مرگ بر ولایت فقیه، و آرنگهای دیگر چون زنده باد مشروطه، مرگ بر مجلس اسلامی، زنده باد مجلس شورای ملی
نشانی که همه ما ملت را به یکدیگر پیوند میدهد نشان کهن سه هزار ساله شیرو خورشید است و قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران و سرودی که همه ما را به یکدیگر پیوند میدهد سرود پرچم است:
ای پرچم خورشید ایران پرتو افکن بر روی این جهان
یاد آور از آن روزگاری کآسود از برق تیغت بر کران
در سایهات جان میفشانیم از دشمنان جان میستانیم
ما وارث مُلک کیانیم همیشه خواهیم وطن را از دل و جان
گروهی هستند که میگویند که مشروطه قدیمی شده است و ما نمیتوانیم که ۱۲۰ سال واپس برویم. بیشتر کسانی که این را میگویند ایرانیانی هستند که در آمریکا زندگی میکنند اما چیزی که آنان را آزار نمیدهد این است که قانون اساسی امریکا دویست سال عمر دارد. دیگر چیزی که این کسان به آن توجه نمیکنند این است که ما باید به ۲۵۳۷ شاهنشاهی یعنی ۴۳ سال پیش بازگردیم. ما باید به آنجا بازگردیم که خمینی پای بر خاک مقدس ایران گذاشت و ولایت فقیه را به مردم ایران فروخت. ولایت فقیه نشان داد که هولناکترین دیکتاتوری در تاریخ کهن ایران است. همه ایرانیان چه درون مرز و چه در برون مرز خواستار نابودی جمهوری اسلامی هستند. در پاسخ به این پرسش که هنگامی که ولایت فقیه و جمهوری اسلایم نابود شود چه خواهد شد؟ میگویند پاسخ را زمانی میدهیم که جمهوری اسلامی و ولایت فقیه رفته باشد. اینکه آشکارا نمیگویند که چه حکومتی جایگزین جمهوری اسلامی بشود نشان میدهد که نمیدانند چه پس از جمهوری اسلامی خواهد آمد یا نمیخواهند بگویند که در سر دارند. تنها کسانی که روشن و آشکار را و دانسته میگویند مشروطه خواهان هستند که حکومت پس از ولایت فقیه را حکومت مشروطه شاهنشاهی ایران میدانند. هر کسی میتواند قانون اساسی مشروطه را بخواند و ببیند که دستاورد این قانون در ایران چه بوده است. بیشتر کسانی که مخالف مشروطه شاهنشاهی هستند و در آمریکا زندگی میکنند بدین باور هستند که از زمانی که آریامهر ایران را ترک کرده است جهان دگرگونیهای بسیار یافته است. جمهوری اسلامی یک شبکه سازمانهای تروریستی اسلامی بنیاد نهاده است و در سراسر گیتی تروریست آموزش میدهد. جمهوری اسلامی در خاورمیانه جنگی به راه انداخته است که هدفش نابود ساختن اسراییل و سرنگونی دولت عربستان سعودی است.
جمهوری اسلامی میلیشیا در عراق و سوریه و لبنان مستقر کرده است تا به عربستان سعودی از شمال حمله کند و با پشتیبانی از میلیشای یمن بتواند به عربستان سعودی از جنوب یورش برد. مردم ایران علیه نیرومند ساختن میلیشیا در عراق و سوریه و لبنان و یمن هستند و فریاد میکشند نه غزه نه لبنان جانم فدای ایران. ما آریایی هستیم عرب نمیپرستیم. اما جمهوری اسلامی ثروت مردم ایران را به پای این شبه نظامیان میریزد نه تنها جنگ در خارج از کشور ایران به راه بیاندازند بلکه در مواقع ضروری به روی مردم ایران اسلحه بکشند. این وضعیت نوین مردم ایران درون مرز است که ایرانیان برون مرز به آن توجهی ندارند و دنبال اندیشههای ابلهانه و کودکانه خود هستند. چرا حکومت مشروطه شاهنشاهی تنها راه حل برای این تروریسم بین المللی است.
هنگامی که حکومت اسلامی ترور سرنگون شود جریان پولی به این میلیشاها نیز بازمیایستد. آریامهر شاهنشاه ایران در سراسر گیتی یک سیاست صلح جهانی را رواگ داد. آریامهر لژیون خدمتگزاران بشر را در سال ۱۹۶۸ بنیاد نهاد و در سخنرانی خود در دانشگاه هاروارد فرمودند:
- ... ستمگریها، محرومیتها، تبعیضها، فقر، گرسنگی، و نادانی و بیسوادی، ریشههای بیماری جامعه امروز دنیا است.... امروزه صدها میلیون مرد و زن، کودک و سالخورده در شمال و جنوب و شرق و غرب جهان دیده به راه دارند تا مگر کسانی از راه محبت در از میان برداشتن دردهای آنها بکوشند، با توجه بدین واقعیت، من امروز پیشنهاد میکنم که سپاهی به نام "لژیون خدمتگزاران بشر" بوجود آید که در آن افرادی از هر کشور، هر طبقه، هر نژاد، هر مذهب، هر جنس، هر سن، در هر وضع اجتماعی و اقتصادی، فقط با این وجه اشتراک که قسمتی از عمر خود را وقف خدمتگزاری به نوع انسان کنند شرکت داشته باشند، و چون خواه ناخواه وجود مرکزی برای اداره کلی چنین نیرویی لازم است از این لحاظ فقط به سازمان ملل متحد یعنی سازمانی که به صورت بین المللی و بشری به وجود آمده است وابسته باشند. ...
گروه گروه جوانان با پروپاگاندا به این میلیشاها میپیوندد و به اینیان آموزش داده میشود که برای اسلام و علیه بیدینیان بجنگند .در حکومت مشروطه نه تنها برنامه بازسازی ایران را داریم بلکه برنامهای برای پراکندن صلح و آرامش در جهان را داریم. چرا این همه دشمن علیه قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران را داریم:
در قانون اساسی مشروطه آمده است که قدرت در دست مردم است. دشمنان قانون اساسی مشروطه نمیخواهند که قدرت در دست مردم باشد. چپیها میگویند که قدرت در دست فونکسیونرهای کمونیست است و اسلامیستها میگویند قدرت در دست الله است و امامان نمایندگان الله هستند و پس قدرت در دست آنهاست.
در قانون اساسی مشروطه آمده است که قوای مملکت از مردم بر میآید و این قوا به سه شاخه میشود.قوه قانونگزاری یا مجلس شورای ملی و قوه مجریه یا اجراییه دولت است که قوانین تصویب شده از سوی محلس را به اجرا درمیآورد و دربرگیرنده نخست وزیر و وزیران و وزارتخانهها و کارمندان دولت و سازمانهای وابسته به دولت میباشد. سوم قوه دادوری است که اگر قوانین شکسته شوند و جرمی روی دهد به دادگستری میرود و بر پایه قوانین مدنی تصویب شده از سوی نمایندگان ملت ایران مجرمین به دادگاه کشیده میشوند و نه قوانین بدوی اسلامی و کمونیسم . در حکومت اسلامی و چپیها همه چیز باید در راستاییک ایدیولوژی باشد . همانگونه که در جمهوری اسلامی میبینیم درپایان تصمیم گیرنده یک نفر است و آن رهبر است. و در سیستمهای کمونیستی همه چیز را کاسترو یا استالین تصمیم میگیرد.
در قانون اساسی مشروطه حقوق مردم آمده است ولی در حکومت اسلامی و کمونیستی مردم حقوقی ندارند. ننها الله ویا رهبر حزب کمونیست از حقوق برخوردار هستند و مردم را نادان می پندازند که باید برای آنها تصمیم گرفته و این یکی از بزرگترین جنگها علیه مشروطه است.
در حکومت مشروطه دولت وظیفه دارد که رفاه و امنیت و آسایش مردم را تامین کند و فراهم سازد و حقوق مردم را نگاهبانی نماید در حکومتهای چپی دولت وظیفه دارد دیگر کشورها را کمونیستی نماید و مردم آن کشور در فقر و تهیدستی و به سر میبرند. در حکومت اسلامی دولت وظیفه دارد اسلام را در سراسر جهان پراکندهسازد و حکومتهای اسلامی بر پا دارد. مردم اهمیتی ندارند بلکه دولتهای اسلامی توجههاشان به امت است. مردم ایران گرسنه هستند ریال ایران ارزشش هر روز پایینتر میآید یا آپارتمانها فرو میریزند و مردم میمیرند اما برای دولت اهمیتی ندارد. .
در قانون اساسی مشروطه حقوق سلطنت آمده است که در آن میگوید ملت ایران است که قدرت را به پادشاه میدهد. ملت ایران نشان داد که از سلسله بیگانه قاجار ناخشنود است و سلسله قاجار را منقرض نمود و سلسله پهلوی را روی کار آورد و قدرت را به سرتیپ رضا خان داد. در قانون اساسی مشروطه آمده است که شاهنشاه ایران باید ایرانی الاصل باشد و این دردی است برای همه اسلامیون که عرب هستند وبرای همه کمونیستها که جهان وطن هستند. و آمده است که پادشاه ایران نباید از خانواده قاجار باشد.
در قانون اساسی مشروطه آمدهاست که وزیران باید ایرانی الاصل باشند. این دوباره درد بی درمانی است بر دل اسلامیون برآمده از تخم تازی و کمونیستهای جهان وطن که روشن نیست این دو گروه پدرانشان چه کسانی هستند.
در حکومت اسلامی دولت فمیلی بیزنس شده است یعنی پستها را میان یکدیگر تقسیم میکنند اگر کسی ملا نباشد و یا پاسدار نباشد و برداری در این گروهها نداشته باشد شانسی در ایران نخواهد داشت.
دادگستری در مشروطه بر پایه قوانین مدنی و آزاد نوشته شده از سوی نمایندگان ملت ایران است. در سیستم اسلامی دادوری بر پایه شریعت اسلام و حدیث و خرافات اسلامی است. در سیستمهای کمونیستی رای دادگاه از سوی فونکسیونرهای حزب داده میشود.
آموزش و پرورش در حکومت مشروطه بر پایه میهن پرستی و ساختن کشور کهن ایران دانستن تاریخ افتخارآفرین ایران است که سرچشمه همه تمدنهای روی کره زمین بوده و هست. آموزش و پرورش در جمهوری اسلامی بر پایه شریعت اسلام است و دختر نه ساله زن میشود. تاریخ ایران محو میگردد و تاریخ بشریت و تمدن که از ایران بر میآید در کتابها دیگر نیست به جای آن تعلمیات جنسی و گفتههای این امام و آن امام و تعلمیات دینی در مغز کودگان جای میگیرد.
آموزش و پرورش در کشورهای کمونیستی بر پایه ایدیولوژی کمونیستی است و این نمونه ها نشان میدهند که چرا جنبش مشروطه دشمنان بسیاری دارد و این دشمنان همان دشمنان آزادی هستند دشمنان مردم ایران هستند به یاد بیاوریم که نخستین درخواست مشروطه خواهان عدالتخانه بود عدالت میخواستند و با این عدالتخانه مجلس شورای ملی را بنیاد نهادند . هیچ کس نمیتوانست فکرش را بکند که امروز ما فریاد بنیاد عدالتخانه را دوباره برآوریم.
جاوید شاه پاینده ایران
برقرار قانون اساسی مشروطه شاهنشاهی ایران
در اهتزاز باد پرچم زیبای سه رنگ شیر و خورشید ایران
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر