حرکت در سطح

  • من را فرانسوی ببوس

    روايتی است از زير گلو تا پشت گردن که آيه هايش به خط نستعليق آمده اند. رنگ پريده از خواب های غمگين. شصت و يک سوره از تورات تنی. بخش شعرها به عنوان "من را فرانسوی ببوس" عاشقانه هايى ست همراه با واکنش های سياسی و اجتماعی. شعرها سايه هايی هستند، افتاده روی قبرها با تابوت های آماده، رو به درخت های خشک شده ، رو به آدم های خشک شده ، رو به آهن های به کار رفته در تن. بغلشان رفت به آغوش، بغلشان کنيد. بغلشان کنيد.

    • این برنامه شعر خوانی هوشنگ چالنگی POEM

      و گزارش این علف بی رنگ به همراه تو این گونه ست اگر این شب ست اگر این نسیم به همراه تو نواده ی خوابالود هم سیاهی ی تنها خود تویی بهین شب تنها که خود می سازی و آبها که در پای تو می خسبند رنگ می گیرد. .

    • گفتگوی رادیویی با رضا قاسمی

      غلطید به پهلوی راست. مدتی همینطور بی‌حرکت ماند؛ خیره به نور ملایمی که از پنجره رو به کوچه می‌آمد. دستش را از زیر لحاف بیرون آورد و چراغ را خاموش کرد. شانه‌هایش زیر لحاف تکان‌تکان می‌خورد

    • عدوی تو نیستم من، انکار توام

      ناما جعفری، شاعر ایرانی، در مجموعه‌ای با عنوان «تجمع در سلول انفرادی» کوشیده است تجربۀ پرورده و بالیده شدن اندیشه و عاطفۀ شاعران ایرانی را در برخورد به فرایافت پیکار مدنی نمایش دهد.

    • من یک ادوارد دست قیچی هستم ای تیم برتون لعنتی

      آدم به دوستی این موجودات عجیب، اما معصوم و صادق بیشتر می‌تواند اعتماد کند تا کسانی که پشت علاقه‌شان یک دنیا خودخواهی، منفعت‌طلبی و ریاکاری نهفته است. من ترجیح می‌دهم در آن قلعه گوتیک با ادوارد دست قیچی زندگی کنم، از رولت‌های گوشت سویینی تاد بخورم

    • چشمان کاملاً باز استنلی کوبریک

      هفت سال بعد، «کوبریک» فیلم تحسین‌برانگیز «غلاف تمام فلزی» را درباره جنگ ویتنام به‌تصویر کشید. آخرین فیلم این نابغه سینما در سال ۱۹۹۹ و با فاصله ۱۲ سال بعد از فیلم قبلی ساخته شد؛ «چشمان کاملا بسته» با بازی «تام کروز» و «نیکول کیدمن» که از جشنواره ونیز موفق به کسب جایزه شد.

۱۳۹۱ دی ۷, پنجشنبه

تعطیلی ۶۰ چاپخانه در تهران در یک سال


چراغ چاپخانه‌ها خاموش می‌شود و كارگران آن بیكاربا نزدیك شدن به پایان سال و در حالی كه توقع افزایش فعالیت‌های صنعت چاپ وجود دارد، این صنعت با بحرانی بسیار عمیق و جدی روبرو است و بسیاری از چاپخانه‌ تعطیل شده‌اند و بقیه در آستانه‌ی تعطیلی قرار دارند.
ایلنا: از چند سال پیش، خبر وجود بحران در حوزه‌ی صنعت چاپ توسط برخی از فعالین این حوزه مطرح شد. از زمان مطرح شدن این حرف‌ها، به تدریج مشکلات این صنعت بیشتر شد تا ظرف یک سال اخیر که بسیاری از صنایع کشور با بحران‌های جدی مواجه شدند، این صنعت بیش از پیش با مشکل دست به گریبان شود. آمار‌ها تنها در شهر تهران از تعطیلی بیش از ۱۰۰ چاپخانه در مدت یک سال اخیر حکایت دارد. بسیاری از چاپخانه‌ها، ماشین آلات چندین میلیاردی خود را زیر قیمت فروخته‌اند و وارد مشاغل دیگری شده‌اند، مشاغلی عجیب و بی‌ربط به سابقه‌ی فعالیت‌های قبلی؛ به قول یکی از قدیمی‌های این صنف، «چاپخانه‌ها» به «چایخانه» تبدیل شده‌اند!
بیشتر چاپخانه‌های كشور نیمه تعطیل هستند 
علی اصغر شادمانی(مدیر چاپخانه شادیران) معتقد است که صنعت چاپ نباید با این مشکلات روبرو شود و نیاز به حمایت‌های بیشتری دارد، زیرا این صنعت کاملآ فرهنگی محسوب می‌شود و حوزه‌ی فرهنگ کشور متاثر از چاپ است. او در مورد وضعیت کنونی چاپ کشور می‌گوید: امروز چاپخانه‌های ما شرایط خوبی ندارند و بیشتر آن‌ها حالت نیمه تعطیل دارند. قیمت ارز به شکل سرسام آوری افزایش یافته و شرایط بازار بسیار آشفته است، به همین دلیل قیمت ملزومات چاپ هم افزایش چشمگیری در چند وقت اخیر داشته است.
شادمانی، افزایش قیمت را اینگونه تشریح می‌کند: قیمت مرکب ایرانی و خارجی حدود ۳ برابر، الکل در حدود ۴ برابر، داروی آب ۲ برابر، لاستیک سیلندر ۲ برابر، لوازم الکترونیکی ماشین چاپ ۴ برابر و همچنین هزینه‌ی دستمزد تعمیرکاران برق و مکانیک حدود ۳ برابر شده‌اند.
این فعال حوزه‌ی چاپ می‌افزاید: به همین دلیل و برخلاف میل باطنی و صرفآ برای جلوگیری از تعطیلی چاپخانه، قیمت‌ها افزایش پیدا کردند. با اینحال این قیمت‌ها زمانی از سوی اتحادیه تنظیم شده که قیمت ملزومات چاپ این تغییرات گسترده را نداشته و عملآ با توجه به هزینه‌های انجام شده، این قیمت‌ها هم برای ما سودی در پی ندارد. البته حجم سفارشات در حدی پائین آمده که دیگر سفارش چندانی هم به چاپخانه‌ها داده نمی‌شود.
او اینگونه توضیح می‌دهد که: در چاپخانه‌ی ما که تا چندی پیش در چند شیفت کار انجام می‌شد، وضعیت به جایی رسیده که در ‌‌نهایت یکی دو سفارش در روز انجام می‌دهیم که این هم برای مشتری‌های قدیمی است. ما ۴ دستگاه چاپ بزرگ داریم و زمانی در همین چاپخانه ۲۵ کارگر مشغول کار بودند، اما امروز نزدیک ۱۵ نفر در چاپخانه‌ی ما مشغول هستند و حتی برای پرداخت دستمزد این کارگران هم مشکل داریم. کارگری که می‌توانست با اضافه کاری هزینه‌های زندگی خود را تامین کند، امروز‌‌ همان اضافه کاری را هم از دست داده است، زیرا کاری نیست. من از روی کارگران خود خجالت می‌کشم. از طرفی هم از لحاظ اخلاقی نمی‌توانیم آن‌ها را جواب کنیم. البته این وضعیت منحصر به ما نیست و گریبان تمام چاپخانه‌های شخصی را گرفته است. اینکه می‌گویم چاپخانه‌های شخصی، به این دلیل است که در این میان بعضی چاپخانه‌های دولتی هستند که با توجه به بودجه‌هایی که دارند، بدون در نظر گرفتن سود و زیان، کار انجام می‌دهند و بعضی از کار‌ها را از دست چاپخانه‌های مستقل خارج کرده‌اند.
خودرو و لوازم آرایش با ارز مرجع وارد می‌شوند و ملزومات چاپ با ارز آزاد 
شادمانی بر بی‌اهمیت بودن بحث تولید و به خصوص صنعت چاپ از نظر مدیران تاکید می‌کند و می‌گوید: آقایان ما را فراموش کرده‌اند، برای واردات ماشین‌های لوکس خارجی و لوازم آرایش ارز مرجع دولتی پرداخت می‌شود، اما صحبت از واردات ماشین آلات و ملزومات چاپ که می‌شود، ارزی وجود ندارد. این مساله را در نظر بگیرید که صنعت چاپ یک صنعت وارداتی است، یعنی تمام ماشین آلات و مواد مصرفی چاپ از خارج از کشور تهیه می‌شود.
او از دریافت مالیات و عوارض‌های بسیار زیاد از چاپخانه‌ها هم گلایه دارد.
مدیر چاپخانه‌ی شادیران از واردات محصولات چاپی به عنوان مشکلی دیگر در حوزه‌ی این صنعت یاد می‌کند و می‌افزاید: محصولاتی که از خارج کشور وارد می‌شوند، بسته‌بندی و چاپ شده می‌آیند. از طرف دیگر بسیاری از شرکت‌های بزرگ، کارهای چاپی خود را به خارج از کشور سفارش می‌دهند.
شادمانی به ذکر آماری از چاپخانه‌های درحال تعطیلی می‌پردازد و می‌گوید: بنا به آمار اتحادیه‌ی چاپخانه داران، از ابتدای امسال، ۶۰ چاپخانه در شهر تهران فعالیت خود را متوقف کرده‌اند و ۲۰۰ چاپخانه‌ی دیگر هم اعلام کرده‌اند که در حال تعطیلی هستند.
این چاپخانه‌دار نقش اتحادیه را در این بین اینگونه توضیح می‌دهد: عدم توجه وزارت ارشاد و وزارت صنایع به اتحادیه باعث شده کاری از عهده‌ی آن‌ها برنیاید و بیشتر درگیر مسائل و درگیری‌های داخلی خودشان باشند.
شادمانی به سابقه‌ی بیش از ۵۰ ساله‌ی خود در این صنعت اشاره می‌کند و می‌گوید: من به این کار عشق می‌ورزم ولی امروز عشق من دارد از دستم می‌رود.
وزارت صنایع برای چاپ اهمیتی قائل نیست 
حسن قربانی (مدیر چاپخانه نقش آفرین تهران) در مورد وضعیت چاپخانه‌اش تنها می‌گوید که حجم کاریشان به یک دهم سابق کاهش پیدا کرده است، جوابی مفید و مختصر که گویای شرایط امروز چاپخانه‌ای است که با ۷ دستگاه چاپ، روزی ۱ ساعت هم کار ندارند.
او در توضیح دلایل ایجاد وضعیت فعلی می‌گوید: بالا رفتن قیمت‌ها و بی‌ثباتی شرایط اقتصادی کار را به اینجا رسانده است. همانطور که اطلاع دارید، اقلام مصرفی در چاپخانه‌ها، از کاغذ و مرکب گرفته تا ماشین آلات و لوازم صنعتی، همه از خارج وارد می‌شوند. با گرانی ارز، همه‌ی این محصولات هم به شدت گران شده‌اند و از همه این‌ها بد‌تر،‌‌ همان مساله‌ی بی‌ثباتی در بازار است كه امکان هرگونه برنامه‌ریزی را از ما گرفته است.
قربانی در مورد تفاوت وضعیت چاپخانه‌هایی که بیشتر کار فرهنگی و چاپ کتاب انجام می‌دهند با چاپخانه‌هایی که کارهای صنعتی چاپ می‌کنند می‌گوید:‌ هیچ‌کدام از این‌ها فرقی با هم ندارند و وضعیت برای همه خراب است، هم تولید کتاب کم شده و هم میزان تولید محصولات دیگر.
مدیر چاپخانه‌ی نقش آفرین تهران، به بلاتکلیفی وضعیت چاپخانه‌ها اشاره می‌کند و می‌گوید: وزارت ارشاد که در این حوزه نمی‌تواند کار زیادی انجام دهد و وزارت صنایع هم اساسآ ما را قبول ندارد.
او می‌افزاید: اتحادیه‌ی چاپخانه‌داران هم نتوانسته کاری انجام دهد، زیرا مشکلات بسیار زیاد است، زمانی که کاری وجود ندارد، هر چقدر هم که تعرفه‌ها از طرف اتحادیه افزایش پیدا کند، مشکلی حل نمی‌شود.
قربانی در پایان می‌گوید: زمانی ۲۰ کارگر در این چاپخانه کار می‌کردند، الان ۵ تا از آن‌ها با میل خودشان از اینجا رفته‌اند، زیرا کاری نبوده است. با این شرایط فکر نمی‌کنم بتوانیم در سال آینده دوام بیاوریم و مجبور به تعطیلی هستیم. سایر چاپخانه‌ها هم مثل من همین وضعیت را دارند.
خرید ماشین آلات چاپ هیچ‌گونه توجیه اقتصادی ندارد 
همایون یغمایی‌نژاد(مدیر چاپخانه فروغ دانش) گرانی مواد اولیه را به عنوان مشکل اصلی چاپخانه‌ها عنوان می‌کند و توضیح می‌دهد که: کاغذ و مقوا که ۳ برابر سال قبل شده، مرکب چاپ هم ۳ برابر و الکل ۴ برابر شده است، همه‌ی این‌ها به دلیل وارداتی بودن، متاثر از قیمت ارز هستند. از طرف دیگر با چنین وضعیتی امکان وارد کردن ماشین آلات و قطعات وجود ندارد و همه‌ی این‌ها دست به دست هم داده‌اند که انجام کار، سودی را برای ما در بر نداشته باشد.
او در خصوص کاهش حجم سفارشات هم می‌گوید: میزان تولیدات کم شده و به همین نسبت حجم کاری ما هم پائین آمده است. بعضی از روز‌ها هیچ کاری برای انجام دادن نداریم و روزهای دیگر هم به مقدار بسیار کمتر از گذشته سفارش وجود دارد.
این چاپخانه دار در مورد نقش وزارت ارشاد در مورد صنعت چاپ می‌گوید: هر چند که متولی اسمی چاپ وزارت ارشاد است، اما بخش اصلی کار ما با وزارت صنایع مرتبط است و این وزارت خانه هم هیچ توجهی به ما ندارد. مرکب چاپ که قبل از عید پارسال ۸ هزار تومان بوده، امروز ۳۰ هزار تومان قیمت دارد. توقع ما این است که حداقل وزارت ارشاد بتواند از طریق رایزنی با وزارت صنایع، زمینه واردات این کالا‌ها را با ارز دولتی ایجاد کند.
یغمایی‌نژاد به نقش اتحادیه در برخورد با وضعیت فعلی اشاره می‌کند و می‌گوید: اتحادیه در واقع رابطی بین چاپخانه‌ها و وزارت ارشاد است و کار خاصی را در این وضعیت نمی‌تواند انجام دهد. در بخش افزایش قیمت‌ها هم بعد از مدت‌ها صحبت و جلسه، حدود ۴ ماه پیش تعرفه‌ها را افزایش دادند، اما این افزایش قیمت هم در شرایطی که قیمت ملزومات روزانه بیشتر می‌شود، دردی را دوا نمی‌کند.
از او در مورد میزان سرمایه آورده‌اش در این شغل می‌پرسیم، جواب می‌دهد: قیمت‌گذاری بر روی ماشین آلات ما در وضعیت فعلی امکان‌پذیر نیست، زیرا توجیهی برای خرید آن‌ها وجود ندارد و عملآ نمی‌توان چیزی را مشخص کرد.
این چاپخانه‌دار در مورد برنامه‌‌هایش برای آینده و فعالیت در این صنف می‌گوید: امروز ۵-۶ کارگر در این چاپخانه مشغول کار هستند، در حالی که قبلآ تعدادشان بسیار بیشتر بود. به هر حال ما الان صرفآ ضرر می‌دهیم، اما تصمیم داریم به هر نحوی تا آخر سال فعالیت خود را ادامه دهیم تا شاید بعد از عید وضعیت بهتر شود، در غیر این صورت محکوم به تعطیل کردن هستیم.
 چاپخانه‌ها در زمان اوج کار خود، نصفه و نیمه مشغول کار هستند
 اصولآ ماه‌های آخر سال با توجه چاپ تقویم و سررسید و تبلیغات و.. اوج زمان کاری چاپخانه‌ها محسوب می‌شود، این را محمد تقی کوچک‌زاده (مدیر چاپخانه نامی نقش) می‌گوید و ادامه می‌دهد: با این حال امسال میزان کار نزدیک به ۶۰ درصد نسبت به قبل کاهش داشته است. چاپخانه‌ی ما که روزگاری در ۳ شیفت کار می‌کرد، امروز یک شیفت و آن هم به صورت نصفه و نیمه مشغول کار است.
او صنعت چاپ را نقطه پایانی کار تولید می‌داند و می‌گوید: وقتی وضعیت ما به این صورت است، نشان از این دارد که بقیه‌ی تولید کننده‌ها چه وضعیتی دارند.
کوچک‌زاده می‌افزاید: به عنوان مثال، ما در سال گذشته یک سفارش داشتیم که ۵۰۰ هزار لیبل نوشابه چاپ کنیم، امسال همین سفارش را با تعداد ۱۰ هزار تا به ما دادند. ما که جزو چاپخانه‌های فعال و خوب کشور هستیم چنین وضعیتی داریم، بسیاری از چاپخانه‌ها تا امروز واگذار کرده‌اند و بالای ۱۰۰ چاپخانه هم در تهران رو به تعطیلی هستند. خیلی از چاپخانه‌هایی که تا امروز فعالیت خود را متوقف کرده‌اند، رو به کارهای غیرتولیدی آورده‌اند، زیرا از این راه‌ها سود بهتر و راحت‌تری به دست می‌آورند و منطقی نیست که سرمایه‌ی خود را در کاری که ضرر می‌دهد صرف کنند.
مدیر چاپخانه «نامی نقش» ادامه می‌دهد: نزدیک به ۵۰ کارگر در چاپخانه ما فعالیت می‌کنند که فقط ماهی نزدیک به ۳۰ میلیون تومان دستمزد آن‌هاست. این حقوق را از جیب خودم می‌دهم، نه از سود کارم، زیرا چاپخانه دیگر سودی به ما نمی‌دهد. در این چاپخانه فقط ۸ دستگاه چاپ وجود دارد و در کنار آن دستگاه‌های لیتوگرافی و صحافی هم هست. از طرف دیگر فقط فضای ملک این چاپخانه چندین میلیارد ارزش دارد. با این اوصاف، برای اینکه کار را ادامه دهید، یا باید عاشق باشید و یا دیوانه که ظاهرآ ما هر دوی این‌ها هستیم!
کوچک‌زاده می‌گوید: صنف چاپ به نوعی مثال «شتر مرغ» را پیدا کرده است، نه ارشاد از ما حمایت می‌کند و نه وزارت صنایع، هیچ‌کس به فکر ما نیست، مگر زمانی که بحث ارائه‌ی آمار پیش بیاید، آن وقت همه متولی صنعت چاپ می‌شوند، اما برای مشکلات همه شانه خالی می‌کنند. در ۳۰ سال اخیر، وزارت ارشاد فقط به ما مجوز داده، هیچ کار دیگری نکرده است. زمانی هم بود که برای واردات ماشین آلات فقط تایید ارشاد کافی بود، اما الان وزارت صنایع هم وارد این کار شده و آن‌ها هم اساسآ چاپ را از خودشان نمی‌دانند.
این چاپخانه‌دار معتقد است در این میان هم کاری از دست اتحادیه بر نمی‌آید. او می‌گوید: ۲۵ سال است که اتحادیه در حال تلاش برای پیگیری برای اجرای معافیت مالیاتی چاپخانه‌هاست. این مساله توسط مجلس هم تایید شده است، اما همچنان اداره‌ی امور مالیاتی توجهی به این مساله ندارد و از ما مالیات‌های کلانی می‌گیرند و دوندگی‌های اتحادیه هم به جایی نرسیده است.
وضعیت چاپ در سال حمایت از تولید ملی بد‌تر از سال‌های قبل است
 احمد فروزیده (رئیس انجمن حمایت از توسعه صنعت چاپ) با آنکه خودش چاپخانه‌دار است، اما ترجیح می‌دهد از منظر غیرشخصی به سوال‌های ما جواب ‌دهد. او صنعت چاپ را صنفی کاملآ وابسته می‌داند و می‌گوید: خیلی از صنوف و صنایع و شرکت‌ها، مستقل هستند و متاثر از بقیه‌ی صنایع نیستند، مثلآ بخشی مثل کامپیو‌تر یا صنفی مثل شیرینی و شکلات، تقریبآ مستقل محسوب می‌شوند، اما وضعیت چاپخانه‌ها از لحاظ تولید و فروش در کشور کاملآ فرق می‌کند و وابسته به تولیدات در کشور است و باید چیزی در کشور تولید شود تا برای آن لیبل و تبلیغ و بروشور و برچسب و کاتالوگی چاپ شود.
فروزیده ادامه می‌دهد: باید ظرفیت فرهنگی کشور در حدی باشد که مساله‌ی کتاب‌خوانی بین مردم رواج داشته باشد، یا شرایط اقتصادی طوری باشد که کتاب در سبد خرید خانواده وجود داشته باشد. وقتی هیچکدام از این‌ها در کشور وجود نداشته باشد، چاپخانه‌ها هم دچار مشکل می‌شوند. زمانی که دغدغه‌ی اول و آخر دولت دادن ارز به بازرگانان برای واردات باشد و همه جا صحبت از اختصاص ارز برای واردات است و اینکه کدام کالا در کدام گروه طبقه‌بندی شده، مشخص است که هیچ دغدغه‌ای برای تولید وجود ندارد. فقط یک سری حرف‌ها به صورت شعار مطرح می‌شود، اما هر سال دریغ از پارسال. امسال که سال تولید ملی است، وضعیت به این ترتیب است و از هر سال دیگری بد‌تر شده است.
 موز با ارز مرجع وارد می‌شود و كاغذ با ارز آزاد
 زمانی که چین و هند و... برای ما تولید می‌کنند، تولیداتشان را هم با بسته‌بندی و چاپ شده صادر می‌کنند. «رئیس انجمن حمایت از توسعه صنعت چاپ» با گفتن این مطلب ادامه می‌دهد: فقط ما هستیم که زعفران را به صورت فله می‌فروشیم که در کشور دیگری برای آن لیبل چاپ شود. از طرف دیگر چاپخانه نبض تولید و نشان دهنده‌ی نوع تولید در هر کشوری است، یعنی با دیدن وضعیت چند چاپخانه می‌توان فهمید که شرایط آن کشور به چه صورت است. مثلآ از دیدن چاپخانه‌های آلمان متوجه صنعتی بودن آن کشور می‌شویم‌، یا چاپخانه‌های اسپانیا نشان از اهمیت تولیدات کشاورزی در آنجا دارد. چاپخانه‌های ما چه چیزی چاپ می‌کنند؟ یا بروشور تبلیغاتی برای خانم‌ها چاپ می‌شود یا برای اجناس وارداتی تبلیغات می‌شود.
او ادامه می‌دهد: خود ما برای تبلیغات نسکافه «نسله» ۲۵۰۰ بروشور چاپ کردیم، اما اصل قضیه چاپ که تیراژ میلیاردی دارد در جای دیگری بر روی شیشه و کارتن «نسله» انجام شده است. چاپ ما حتی از کشوری مثل دوبی هم بد‌تر است، زیرا آنجا با اینکه تولید کننده نیستند، اما به نوعی ترمینال برای بسته‌بندی و عرضه‌ی کالا‌ها تبدیل شده است.
سوء مدیریت در انجام‌‌ همان واردات هم مساله‌ای است که فروزیده از آن به عنوان مشکلی پیش روی چاپ اشاره می‌کند. او می‌گوید: موز با ارز مرجع وارد کشور می‌شود، اما کاغذ در اولویت هفتم است و با قیمت ارز آزاد وارد می‌شود. یکی از مسئولان می‌گفت این تشخیص ماست، مردم اینترنت را جایگزین کتاب کنند، مشکلی پیش نمی‌آید.
مدیر چاپخانه ۱۲۸ در ادامه به اهمیت فوق العاده مساله مدیریت شخصی بر مجموعه‌ی چاپخانه اشاره می‌کند و می‌گوید: به هر حال هر شغلی به فراخور شرایطش نیاز به مدیریت و هوشمندی خاصی دارد. من اعتقاد دارم یکی از مشاغلی که نیاز به هوش و مدیریت بسیار بالایی برای اداره‌ی مجموعه دارد، چاپ است، زیرا باید مسائل و نکات مختلفی را برای کار خود در نظر بگیرد. به هر حال ما می‌توانیم برای خودمان یک مقداری مدیریت کنیم، ولی کشور ما باید تکلیف خود را روشن کند.
او می‌افزاید: کشورهای تک محصولی نمی‌توانند ادعای صادرات داشته باشند، زمانی که تراز صادارت کشور ما اعلام می‌شود، میزان صادرات و واردات برابر است، اما ما فقط نفت صادر می‌کنیم. این بیلان و تراز مالی درست نیست. کشورهای تک محصولی مثل کوبا و برزیل مردم خود را فهیم فرض می‌کنند و هیچ وقت اینگونه تراز مالی ارائه نمی‌کنند. تا زمانی که تکلیف صادارت و واردات ما مشخص نیست، نمی‌توان در مورد وضعیت کلی صنایع اظهار نظر کرد.

هیچ نظری موجود نیست:

پادکست سه پنج