ساختارفیلم ازسه قسمت تشکیل شده است. قسمت اول که زندگی راکول را در خانواده در مدرسه نشان می دهد در این قسمت راکول یک دختر معمولی است که بعضی مواقع توسط پسرها مورد سوء استفاده قرار می گیرد و مورد شماتت خانواده قرار می گیرد. قسمت دوم فیلم دوران انتخاب راه فاحشه گری و خود فروشی راکول را نمایش می دهد و قسمت سوم فیلم که در واقع پیام اصلی فیلم نیز می باشد بسیار کوتاه است. پیام در این بخش کاملا مشخص است و آن این موضوع است که درست است که راکول این مسیر بسیار خطرناک و غیر اخلاقی را برای زندگی انتخاب کرد اما همین مسیر بود که راکول را به خود شناساند، شخصیت و استعداد و قدرت خلاقیت و عمل و همچنین حس رهایی یافتگی را و در یک کلام زندگی را برای راکول به ارمغان آورد. در واقع ما در زندگی هایمان اسیر جبر اجتماع و مسیر از پیش تعیین شده ای هستیم که خانواده، اخلاق، و دین برای ما ترسیم کرده اند، بدون اینکه خواسته باشیم با این امر مخالفت کرده باشیم با اینکه آزادیم خود باشیم ولی خود نیستیم با اینکه گمان می کنیم انسان های شریفی هستیم اما این شرافت را در بی شرافتی باز نجسته ایم کما اینکه اگر فرصت کنیم اگر به نامعقول بودن این زندگی آگاه شویم اگر زمانه قدرت و فرصت کافی را در اختیارما قرار دهد امکان دارد که به ناشریفترین انسان ها تبدیل شویم. این فیلم برتری خود شناسی را بر روابط تصنعی اخلاق و اجتماع نشان می دهد. این فیلم برتری زندگی ساختن را بر زندگی کردن نشان می دهد. این فیلم پورنو نیست!حرکت در سطح
-
من را فرانسوی ببوس
روايتی است از زير گلو تا پشت گردن که آيه هايش به خط نستعليق آمده اند. رنگ پريده از خواب های غمگين. شصت و يک سوره از تورات تنی. بخش شعرها به عنوان "من را فرانسوی ببوس" عاشقانه هايى ست همراه با واکنش های سياسی و اجتماعی. شعرها سايه هايی هستند، افتاده روی قبرها با تابوت های آماده، رو به درخت های خشک شده ، رو به آدم های خشک شده ، رو به آهن های به کار رفته در تن. بغلشان رفت به آغوش، بغلشان کنيد. بغلشان کنيد.
-
این برنامه شعر خوانی هوشنگ چالنگی POEM
و گزارش این علف بی رنگ به همراه تو این گونه ست اگر این شب ست اگر این نسیم به همراه تو نواده ی خوابالود هم سیاهی ی تنها خود تویی بهین شب تنها که خود می سازی و آبها که در پای تو می خسبند رنگ می گیرد. .
-
گفتگوی رادیویی با رضا قاسمی
غلطید به پهلوی راست. مدتی همینطور بیحرکت ماند؛ خیره به نور ملایمی که از پنجره رو به کوچه میآمد. دستش را از زیر لحاف بیرون آورد و چراغ را خاموش کرد. شانههایش زیر لحاف تکانتکان میخورد
عدوی تو نیستم من، انکار توام
ناما جعفری، شاعر ایرانی، در مجموعهای با عنوان «تجمع در سلول انفرادی» کوشیده است تجربۀ پرورده و بالیده شدن اندیشه و عاطفۀ شاعران ایرانی را در برخورد به فرایافت پیکار مدنی نمایش دهد.
من یک ادوارد دست قیچی هستم ای تیم برتون لعنتی
آدم به دوستی این موجودات عجیب، اما معصوم و صادق بیشتر میتواند اعتماد کند تا کسانی که پشت علاقهشان یک دنیا خودخواهی، منفعتطلبی و ریاکاری نهفته است. من ترجیح میدهم در آن قلعه گوتیک با ادوارد دست قیچی زندگی کنم، از رولتهای گوشت سویینی تاد بخورم
چشمان کاملاً باز استنلی کوبریک
هفت سال بعد، «کوبریک» فیلم تحسینبرانگیز «غلاف تمام فلزی» را درباره جنگ ویتنام بهتصویر کشید. آخرین فیلم این نابغه سینما در سال ۱۹۹۹ و با فاصله ۱۲ سال بعد از فیلم قبلی ساخته شد؛ «چشمان کاملا بسته» با بازی «تام کروز» و «نیکول کیدمن» که از جشنواره ونیز موفق به کسب جایزه شد.
۱۳۹۱ آبان ۱۰, چهارشنبه
این فیلم پورنو است این فیلم پورنو نیست!
ساختارفیلم ازسه قسمت تشکیل شده است. قسمت اول که زندگی راکول را در خانواده در مدرسه نشان می دهد در این قسمت راکول یک دختر معمولی است که بعضی مواقع توسط پسرها مورد سوء استفاده قرار می گیرد و مورد شماتت خانواده قرار می گیرد. قسمت دوم فیلم دوران انتخاب راه فاحشه گری و خود فروشی راکول را نمایش می دهد و قسمت سوم فیلم که در واقع پیام اصلی فیلم نیز می باشد بسیار کوتاه است. پیام در این بخش کاملا مشخص است و آن این موضوع است که درست است که راکول این مسیر بسیار خطرناک و غیر اخلاقی را برای زندگی انتخاب کرد اما همین مسیر بود که راکول را به خود شناساند، شخصیت و استعداد و قدرت خلاقیت و عمل و همچنین حس رهایی یافتگی را و در یک کلام زندگی را برای راکول به ارمغان آورد. در واقع ما در زندگی هایمان اسیر جبر اجتماع و مسیر از پیش تعیین شده ای هستیم که خانواده، اخلاق، و دین برای ما ترسیم کرده اند، بدون اینکه خواسته باشیم با این امر مخالفت کرده باشیم با اینکه آزادیم خود باشیم ولی خود نیستیم با اینکه گمان می کنیم انسان های شریفی هستیم اما این شرافت را در بی شرافتی باز نجسته ایم کما اینکه اگر فرصت کنیم اگر به نامعقول بودن این زندگی آگاه شویم اگر زمانه قدرت و فرصت کافی را در اختیارما قرار دهد امکان دارد که به ناشریفترین انسان ها تبدیل شویم. این فیلم برتری خود شناسی را بر روابط تصنعی اخلاق و اجتماع نشان می دهد. این فیلم برتری زندگی ساختن را بر زندگی کردن نشان می دهد. این فیلم پورنو نیست!

۱ نظر:
ارسال یک نظر