محبوبه شعاع / رادیو کوچه
هجدهم مهرماه برابر با سالروز درگذشت «اردشیر محصص» طراح،
کاریکاتوریست و نقاش ایرانی-آمریکایی است. از میان آثار بسیار محصص
کتابهای «اردشیر محصص، تاریخی کوتاه» و «زندگی در ایران» در 1994 میلادی
در آمریکا انتشار یافت. او تعدادی طرح برای «روزنامه نیویورک تایمز» کشید و
هماکنون مجموعهای از هشتاد تا صد اثر از او در کتابخانه ملی آمریکا
نگهداری میشوند. اردشیر زاده سال 1317 بود و در چنین روزی در سال 1387 در
نیویورک درگذشت.
«اردشیر محصص» در هجدهم شهریور 1317 خورشیدی زاده شد. پدرش
قاضی و مادر او شاعر و هر دو از متمولین لاهیجان بودند. پدر اردشیر در
دوران کودکی او درگذشت و بعد از مرگ پدرش وی در دوازده سالگی به تهران رفت
و آنجا ادامه تحصیل داد و در رشته ادبی دیپلم گرفت و سپس در دانشگاه
حقوق خواند و فارغالتحصیل شد. البته علاقهاش به رشته حقوق آنطور که خود
گفته به کلاه قضاوتی برمیگشت که پدرش بر سر میگذاشت و او نیز در کودکی
آرزوی آن را داشت.
وی بعد از اتمام تحصیلات دانشگاهی در کتابخانه یکی از
وزارتخانهها شغلی به دست آورد و مشغول به کار شد و در عرض یکسال تمام
کتابهای آنجا را خواند و سپس استعفا داد و برای همیشه خود را وقف طراحی
کرد.
اردشیر محصص مدتی در «کتاب جمعه» به فعالیت مشغول بود و زمانی
که «احمد شاملو» سردبیری «کتاب هفته» را برعهده گرفت، طرحهای اردشیر را
برای چاپ پذیرفت و نامش به عنوان طراحی صاحب سبک ثبت شد. بعد از تعطیلی
کتاب هفته، او به «روزنامه کیهان» رفت و مدتی طرحهایش به رغم تلخ بودن
مضامین آنها در این روزنامه چاپ میشد. بسیاری از آثار وی دارای تم سیاسی و
اجتماعی است.
طرحهای او پس از آن در قالب کتاب منتشر شد و در گالریها
مختلف به نمایش درآمد. از میان کتابهای زیادی که او منتشر کرد میتوان به
«با اردشیر و صورتکهایش»، «اردشیر و هوای توفانی»، «تشریفات»،
«شناسنامه»، «لحظهها»، «وقایعاتفاقیه»، «طرحهایآزاد»، «کافرنامه»،
«دیباچه» و «تبریکات» اشاره کرد.
همچنین از آثار محصص کتابهای «اردشیر محصص، تاریخی کوتاه» و
«زندگی در ایران» در 1994 میلادی توسط «انتشارات میج (MAGE)» در آمریکا
انتشار یافته است. وی تعدادی طرح برای «روزنامه نیویورک تایمز» کشید و
هماکنون مجموعهای از هشتاد تا صد اثر از او در کتابخانه ملی آمریکا
نگهداری میشوند.
در سال ۲۰۰۶ میلادی، مجموعه آثار اردشیر محصص در موزه هنرهای
مدرن نیویورک به نمایش گذاشته شد. گفته شده: تا دو سال پیش از درگذشتش، در
ایران خبری از محصص نبود و کسی خبر از او نداشت و همه چیز فقط در خاطرات
نسلی خلاصه میشد که سی سال پیش را روایت میکرد تا آنکه تعدادی از آثار
وی برای اولین بار بعد از انقلاب در تهران به نمایش گذاشته شد.
و بازگشت او به ایران با طرحهایش، یک بار دیگر فضای هنری
کشور را تحت تاثیر قرار داد و خاطرات گذشته زنده شد. آخرین نمایشگاه آثار
وی در خرداد ماه سال ۱۳۷۸ در نیویورک به مناسبت بزرگداشت این هنرمند
کاریکاتوریست ایرانی از سوی «انجمن آسیا» برپا شد. در این نمایشگاه که به
مناسبت یک عمر فعالیت هنری او برپا شده بود، خودش به دلیل بیماری حضور
نداشت.
او سالهای پس از انقلاب را در نیویورک سپری کرد و بر اثر
بیماری، فلج شد و تا پایان عمرش با وجود بیماری به خلق آثار کاریکاتور و
طراحی پرداخت و سرانجام اردشیر محصص در سن هفتاد سالگی در هجدهم مهرماه سال
۱۳۸۷ در نیویورک، پس از گذراندن دوران طولانی بیماری درگذشت.
«احمد شاملو» درباره هنر محصص نوشته: «اگر قلم عبید چاقوی
جراحی است، قلم اردشیر نیز چنین است، برای من این هر دو، ثباتان کاراکترهای
جامعهاند. نشان دهندگان حماقتها، طمعها، پهلوانیها، خودپسندیها.
آدمهای او آدمهای آشنای جامعهاند مائیم و همسایگانمان.»
«جواد مجابی»، روزنامهنگار و شاعر ایرانی، اهمیت اردشیر محصص
را در حد «بنیانگذار کاریکاتور نوین» در ایران میداند. او میگوید:
«اردشیر نخستین کسی در ایران بود که کاریکاتور نوین ایرانی را که پیش از او
سابقه نداشت و در ارتباط با کاریکاتورهای جهانی، پدید آورد. قبل از او،
کارهایی انجام میشد که بیش تر شبیه آثار کاریکاتوریستهای ترکیه یا قفقاز
بود. اردشیر به کاریکاتور، به معنای امروزی که در ایران رایج است، شکل داد و
با سماجت و پشتکار غریبی که داشت و آگاهی فراوان و گستردهای که از هنر
جهان داشت، توانست پایههای کاریکاتور جدید ایران را بریزد، که از دنیای
امروزی ما، خبر میداد.»
«نیکزاد نجومی»، هنرمند طراح و نقاش ایرانی ساکن نیویورک و از
معدود نزدیکان محصص، در سالهای آخر با ارجاع به حرفهای خود محصص
میگوید: «برمی گردم به زمانی که اردشیر محصص با «اسماعیل خوئی»، شاعر،
گفتوگویی داشت، در اوایل سالهای دهه پنجاه خورشیدی، و در جواب پرسشی که
شبیه به این سئوال بود که: محصص با خلق این فضاهای مالیخولیاوار در آثارش
میخواهد چه بگوید؟ آیا در پی در نشان دادن مدرنیته وارداتی و تضادها و
شکافهای آن با سنت پا در جای ایران در دهه پنجاه خورشیدی است؟ اردشیر به
خوئی میگوید: «من فقط دوست دارم یک گزارشگر باشم.»
و اما در مورد آثار او، شخصیتهای آثار محصص همه در حال حرکت و
تکاپو هستند و خودش گفتهاست: «اغلب کاراکترهای آثار من در حال دویدن
هستند، من تا چند سال پیش قادر به کشیدن حالت دو و حرکت نبودم و همیشه فکر
میکردم که اگر این توانایی در من پیدا شود، قادر به هر کاری هستم. این
مشکل سرانجام حل شد و حالا فکر میکنم این من هستم که دارم به سوی آنچه
میخواهم، میدوم. فکر میکنم که ناخودآگاه تمام حرکات و سکنات، لباس و
کفشهای پرسوناژهایم را از روی خودم میکشم. چاقی و لاغری این شیطانکها هم
کاملن وابستگی به رژیم غذاییام دارد.»
آثار اردشیر، بیش از آنکه طنز گونه باشند، تلخ گونه هستند.
خطوط و طرحهای او، بیش از هر چیز، نمایان گر تعلیق و موقعیتهای لرزان و
ناپایدار آدمها و جهان پیرامون او است.
منبعها:
ویکیپدیا
سایت ایران کارتون
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر