یک ماهی میشود که سرما کارتنخوابها را راهی کرده تا اطراف و درون گورستان بزرگ نصیرآباد باغستان در حومه شهریار ساکن شوند. عدهای درون گورستان و در قبرهای از پیش آماده شده و چندین خانواده در اطراف گورستان، در منطقه بلوکزنی و زیر کانال در چادر زندگی میکنند. در درون گورستان، ٣٠٠ گور از پیش آماده وجود دارد که ٥٠ کارتنخواب دست کم ٢٠ گور را اشغال کردهاند. در هر گور یک نفر و گاهی هم سه تا چهار نفر زندگی میکنند.
این است شهر آرمانها؟
اصغر فرهادی کارگردان ایرانی برنده اسکار امروز در نامه سرگشادهای خطاب به حسن روحانی رئیس جمهوری به گزارش تکاندهنده روزنامه شهروند درباره گورخوابهای نصیر آباد اشاره کرده است؛ گزارشی که به گفته او سراسر وجودش را از «شرم و بغض» پر کرده است. فرهادی در بخشی از این نامه نوشته است: «به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنان را که در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند سهیم این شرمساری کنم.»
امروز گزارش ویژهای در روزنامه شهروند به قلم مریم روستایی با تیتر «زندگی در گور» به چاپ رسیده است که در آن به وضعیت گورخوابهای نصیر آباد اشاره شده است.
در بخشی از این گزارش آمده است: «یک ماهی میشود که سرما کارتنخوابها را راهی کرده تا اطراف و درون گورستان بزرگ نصیرآباد باغستان در حومه شهریار ساکن شوند. عدهای درون گورستان و در قبرهای از پیش آماده شده و چندین خانواده در اطراف گورستان، در منطقه بلوکزنی و زیر کانال در چادر زندگی میکنند. در درون گورستان، ٣٠٠ گور از پیش آماده وجود دارد که ٥٠ کارتنخواب دست کم ٢٠ گور را اشغال کردهاند. در هر گور یک نفر و گاهی هم سه تا چهار نفر زندگی میکنند. این گورها عموما برای خواب مورد استفاده قرار میگیرند و در طول روز و زمانی که افراد برای تهیه پول مواد و غذا ضایعات جمع میکنند یا گدایی میکنند، خالی هستند؛ اما باید حواسشان به گورشان باشد چرا که از طرف دیگر کارتنخوابها مورد سرقت قرار میگیرند. به پتوهای پاره و لباسهای کهنه هم رحم نمیکنند. هیزمهای سوخته، ظرفهای یک بار مصرف غذا، پلاستیک و تکه پارچههای موجود در بعضی از گورهایی که الان سقف ندارند، نشان میدهد که قبلا مورد استفاده یک گروه دیگر بوده است....»
و در قسمتی از آن به نام یکی از این گورخوابها که اصغر فرهادی را نیز تحت تاثیر قرار داده اینطور اشاره میشود: «چند نفر گوشی به دست مشغول عکس گرفتن میشوند. آرمان: «عکس نگیر آقا، عکس نگیر. مگه بدبختی هم عکس گرفتن داره؟»
خواستم همه کسانی که مسئولیتی داشتهاند را در این شرمساری سهیم کنم
اصغر فرهادی کارگردان فیلم «جدایی نادر از سیمین» خطاب به حسن روحانی، رئیسجمهوری در ابتدای نامهای که در کانال تلگرام رسمی فیلم «فروشنده» منتشر شده نوشته است: «امروز گزارش تکاندهنده زندگی مردان، زنان و کودکانی را که در گورهای یکی از قبرستانهای اطراف تهران شبهای سرد را به صبح میرسانند خواندم و اکنون سراسر وجودم شرم است و بغض. به بهانه این نامه به شما، قصد دارم همه آنان را که در این سرزمین و در این سی و چند سال مسئولیتی داشته و دارند، سهیم این شرمساری کنم. »
البته او به تبعات احتمالی این موضوع نیز اشاره کرده و نوشته است: «میدانم که عدهای سیاستباز اینگونه گزارشها و خبرها را دستاویزی خواهند کرد برای گرم کردن تنور بازیهای فرساینده سیاسی و انتخاباتی اما افسوس که گرمای این تنور، تن رنجور کودکان، زنان و مردانی را که شبها در گوشه قبرها، لابهلای درختان پارکها و زیر پلها به خواب میروند گرم نخواهد کرد.»
فرهادی به بخشی از این گزارش تلخ نیز پرداخته و نوشته است: «در این گزارش نام یکی از کسانی که شب های سرد استخوانسوز را در گوشه گوری نشسته به صبح میرساند و به تعبیر تلخ گزارشگر مرگ را زندگی میکند، «آرمان» است. این نام مرا رها نمیکند. «آرمان» گم شدهای که در گور پیدایش کردهاند. شرم بر ما.»
او در ادامه این نامه با اشاره به اینکه گاهی در تاریخ خوانده شده که حاکمان با لباس مبدل به میان مردم میرفتهاند تا گوشهای از درد و رنج آنها را بیواسطه درک کنند، به صاحب منصبان پیشنهاد داده است به میان مردم بروند و پس از چند مثال از اوضاع بد اجتماعی، اضافه کرده است: «چه کسی پاسخگوی این بیرحمی پنهان است؟ ما چرا و کی چنین شدیم؟ ما مردمانی که دیگر دوست داشتن هموطن را از یاد بردهایم، ما که خشونتهای پنهان و ریز در رفتار و گفتار روزمرهمان ابزاری شده است برای بیرون کشیدن گلیم فردیمان از اجتماع. ما که دروغ را به عنوان مهارتی برای زیستن دوگانه در بیرون و درون خانه میآموزیم و به کودکانمان میآموزانیم.»
او در بخش پایانی این نامه نوشته است: «ما که تنها نظارهگر و شنونده فراموشکار رنجهاییم. چه کسی امروز از آن پدری که خود را از پل عابر پیاده خیابان میرداماد به دار کشید و در یادداشتی که از جیب خالیاش پیدا شد نوشت «هزینه درمان بیماری چشمهایم را نداشتم» سخنی می گوید؟ آن اندک کسانی نیز که دلسوزانه میگویند با انگ سیاهنمایی مورد هجمهاند. انگ سیاهنمایی فراریست رو به جلو از سوی مسئولان برای عدم پذیرش مسئولیت سیاهیها. این است شهر نوید داده شده؟ این است شهر آرمانها؟»
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر