حرکت در سطح

  • من را فرانسوی ببوس

    روايتی است از زير گلو تا پشت گردن که آيه هايش به خط نستعليق آمده اند. رنگ پريده از خواب های غمگين. شصت و يک سوره از تورات تنی. بخش شعرها به عنوان "من را فرانسوی ببوس" عاشقانه هايى ست همراه با واکنش های سياسی و اجتماعی. شعرها سايه هايی هستند، افتاده روی قبرها با تابوت های آماده، رو به درخت های خشک شده ، رو به آدم های خشک شده ، رو به آهن های به کار رفته در تن. بغلشان رفت به آغوش، بغلشان کنيد. بغلشان کنيد.

    • این برنامه شعر خوانی هوشنگ چالنگی POEM

      و گزارش این علف بی رنگ به همراه تو این گونه ست اگر این شب ست اگر این نسیم به همراه تو نواده ی خوابالود هم سیاهی ی تنها خود تویی بهین شب تنها که خود می سازی و آبها که در پای تو می خسبند رنگ می گیرد. .

    • گفتگوی رادیویی با رضا قاسمی

      غلطید به پهلوی راست. مدتی همینطور بی‌حرکت ماند؛ خیره به نور ملایمی که از پنجره رو به کوچه می‌آمد. دستش را از زیر لحاف بیرون آورد و چراغ را خاموش کرد. شانه‌هایش زیر لحاف تکان‌تکان می‌خورد

    • عدوی تو نیستم من، انکار توام

      ناما جعفری، شاعر ایرانی، در مجموعه‌ای با عنوان «تجمع در سلول انفرادی» کوشیده است تجربۀ پرورده و بالیده شدن اندیشه و عاطفۀ شاعران ایرانی را در برخورد به فرایافت پیکار مدنی نمایش دهد.

    • من یک ادوارد دست قیچی هستم ای تیم برتون لعنتی

      آدم به دوستی این موجودات عجیب، اما معصوم و صادق بیشتر می‌تواند اعتماد کند تا کسانی که پشت علاقه‌شان یک دنیا خودخواهی، منفعت‌طلبی و ریاکاری نهفته است. من ترجیح می‌دهم در آن قلعه گوتیک با ادوارد دست قیچی زندگی کنم، از رولت‌های گوشت سویینی تاد بخورم

    • چشمان کاملاً باز استنلی کوبریک

      هفت سال بعد، «کوبریک» فیلم تحسین‌برانگیز «غلاف تمام فلزی» را درباره جنگ ویتنام به‌تصویر کشید. آخرین فیلم این نابغه سینما در سال ۱۹۹۹ و با فاصله ۱۲ سال بعد از فیلم قبلی ساخته شد؛ «چشمان کاملا بسته» با بازی «تام کروز» و «نیکول کیدمن» که از جشنواره ونیز موفق به کسب جایزه شد.

۱۳۹۱ تیر ۵, دوشنبه

جای خالی "تلويزيون"! نگاهی به برنامه ‏های تلويزيون فارسی بی‏ بی‏ سی (بخش نخست)

با آن که هنوز تنوع زيادی در برنامه های غيرخبری و توليدی اين شبکه به چشم نمی خورد اما با نگاهی به همين برنامه های پخش شده می توان دريافت که اغلب آن ها ساختاری حرفه ای دارند و می توان آن را در چارچوب و استاندارد کيفی بی ‏بی‏ سی قرار داد



اشاره: آغاز به کار تلويزيون فارسی بی‏‏بی‏سی به گمان بسياری از صاحب نظران و تحليل گران ارتباطات يک اتفاق مهم در تاريخ ارتباطات ايران به شمار می رود، از همين رو در اين سلسله مطالب تحليلی(در سه بخش)خواهيم کوشيد تا نگاهی ژرف تر و تحليلی بر سازوکار اين شبکه تازه بيندازيم و در اين راه از نظرات و انتقادات مخاطبان نيز برای تهيه مطالب آتی بهره خواهيم گرفت، نويسنده که در هجده سال گذشته در زمينه نقد و تحليل رسانه ها فعاليت داشته است، بر اين باور است که گسترش چنين نقدها و تحليل های رسانه ای فضا را برای ژرف نگری و به طريق اولی بهينه سازی رسانه های فارسی زبان بيشتر می گشايد.

تلويزيون فارسی بی‏بی‏سی سرانجام پس از دو سال تدارک گسترده، دو هفته پيش برنامه های خود را برای مخاطبان فارسی زبان آغاز کرد.
اين شبکه که از پشتيبانی نزديک به ۱۵۰ کارمند و روزنامه نگار در لندن و برخی ديگر از نقاط جهان برخوردار است، به دلايل مختلف از اهميت و اولويت بسياری برای نقد و تحليل های رسانه ای برخوردار است زيرا به نظر می رسد پس از نزديک به دو دهه از آغاز به کار تلويزيون های فارسی زبان در خارج از کشور مهم ترين و حرفه ای ترين شبکه تلويزيونی فارسی زبان مستقر در خارج از کشور باشد.
تاريخچه
شبکه های تلويزيونی فارسی زبان در اوايل دهه هشتاد در کاليفرنيا و بيشتر در لس آنجلس پديدار شدند، در آن روزگار شبکه های فارسی زبان لس آنجلسی با مشکلات درونی و بيرونی بسياری دست و پنجه نرم می کردند زيرا جامعه ايرانيان ساکن آمريکا هنوز هويت کنونی خود را نيافته بود و به علاوه اداره يک تلويزيون فارسی حتی با توليد برنامه های راديويی و حداکثر اجرای چند برنامه گفتگوی تلويزيونی (talkshow)و پخش ويدئو کليپ های ترانه های لس آنجلسی از نظر اقتصادی مقرون به صرفه نبود، در نتيجه شبکه های تلويزيونی فارسی زبان بنا بر گرايش های سياسی جامعه ايرانيان آمريکا که در برخی موارد خود را تبعيديان وابسته به رژيم سرنگون شده سابق می خوانند، بدل به تلويزيون های سياسی و رسانه سرنگون طلب (suberversive media) شدند.
اين گرايش سياسی اقتصادی با استقبال بسياری روبرو شد و به تدريج که رسانه های ايرانيان به ويژه در نقاط تجمع آنان مانند لس آنجلس رشد يافت، شبکه های تلويزيونی فارسی زبان نيز گسترش يافتند و برخی نيز موفق شدند توجه بازار تازه شکل گرفته ايرانی را به خود جلب کنند.
در اوايل دهه نود، گسترش رسانه های فارسی زبان در جامعه پويای نزديک به نيم ميليون نفری ايرانيان ساکن کاليفرنيا چنان شدت گرفت که حتی جمهوری اسلامی را نيز به ميدان آورد و با تاسيس شبکه ای به نام آفتاب که برنامه هايش از طريق صدا و سيما تامين می شد وارد اين رقابت حرفه ای شد. طبعا از آنجا که برنامه های شبکه آفتاب از نظر تنوع و کيفيت با برنامه های شبکه های فارسی زبان که دچار مشکلات کمبود دانش رسانه ای، متخصص و سياست رسانه ای موثر برای مخاطب سازی بودند قابل مقايسه نبود، رسانه های سرنگون طلب تبليغات وسيعی عليه آن به راه انداختند و خواستار تحريم آن شدند، اين شبکه مدتی بعد ناچار به پايان دادن به کار خود در لس آنجلس شد اما تجربه خوبی برای صدا و سيما برای تاسيس شبکه های برون مرزی جام جم فراهم آورد.
در اوايل دهه نود، سازمان مجاهدين خلق ايران که تحت عنوان شورای ملی مقاومت ايران در اروپا به فعاليت می پرداخت در لندن و بغداد يک شبکه تلويزيونی با عنوان سيمای آزادی تاسيس کرد که در زمان خود حرفه ای ترين شبکه تلويزيونی فارسی زبان خارج از کشور بود زيرا بسياری از دست اندرکاران آن از کارکنان سابق راديو و تلويزيون ايران و يا روزنامه نگاران تبعيدی بوده و برخی نيز دانش آموخته روزنامه نگاری و ارتباطات بودند.
اما فعاليت اين شبکه تلويزيونی ظاهرا تحت فشار جمهوری اسلامی بارها دچار مخاطره شد و مرکزی در صدا و سيما با همکاری سپاه پاسداران انقلاب اسلامی مامور پخش پارازيت بر روی فرکانس های آن شد زيرا فرض بر آن بود که اين شبکه برای عضوگيری و سازماندهی فعاليت های هواداران سازمان مجاهدين خلق در ايران تاسيس شده است.
با اين حال علاوه بر اينکه تماشای اين شبکه در داخل ايران کم مخاطره نبود، محتوای مذهبی، تک و حزبی و تک ساحتی برنامه های آن به شدت مخاطب عادی را در نخستين مواجهه پس می زد.
برنامه سازان اين شبکه بعدها با هوشمندی دريافتند که برنامه های هجوآميز به جای تبليغات سياسی مستقيم توجه بسياری را جلب می کند و از اين رو در سالهای اخير با قراردادن برخی از اين تکه های کمدی هجو بر روی اينترنت و يوتيوب توانسته اند بخشی از مخاطبان عادی را تحت پوشش قرار دهند.
اما شبکه های فارسی زبان به غير از سيمای آزادی و برخی تلاشهای محدود برای پخش برنامه از طريق ماهواره هايی که ايران را تحت پوشش قرار می داد تا زمانی که گيرنده های ديجيتال به منازل مردم راه پيدا نکردند نتوانستند (به معنای واقعی) به مخاطبان ايرانی دسترسی پيدا کنند.
آغاز پخش تلويزيون های فارسی زبان نيز با واقعه ای عجيب همراه شد که دخالت برخی از تکنوکراتهای جمهوری اسلامی را برملا می سازد.
در يکی از برنامه های عليرضا ميبدی مجری اصلی شبکه NITV، مخاطبی از اصفهان در حين برنامه زنده به وی زنگ می زند و خبر می دهد که برنامه او در حال پخش در ايران است، بدون آنکه اصولا اين شبکه ماهواره ای برای پخش در منطقه اجاره کرده باشد! (۱)
بنا برگفته ها برخی از نزديکان فرزندان رفسنجانی، رئيس جمهور وقت در آن زمان با توجه به گسترش و رونق بازار ماهواره در پی واردات و توزيع رسيورهای ديجيتال به بازار بوده اند، آنها که پيش تر فروش گسترده دستگاه های پخش VHS را تجربه کرده بودند، اکنون بر آن بودند که از اين خوان گسترده بهره مند شوند.

بهر روی پخش "اتفاقی" شبکه NITV در ايران سرآغازی شد برای ورود تلويزيون های فارسی زبان به بازار ايران که با رونق شديد خود،کار و بار ديش سازان، نصب کنندگان، واردکنندگان و فروشندگان رسيور و در مراحل بعد هک کنندگان کانالهای کارتی (غالبا حاوی محصولات پورنو) را در اواخر دهه نود و اوايل دهه جاری سکه کرده بود.
به تدريج با گرم شدن بازار سروکله کانالهای تفريحی نيز پيدا شد و در ملال و تک ساحتی بودن کانالهای سلطنت طلب، از قرار اين گونه کانالها با استقبال بيشتری روبرو شدند. هر چند که توليد در اين گونه کانالها در نازل ترين و سخيف ترين شکل ممکن باقی ماند ولی حداقل پخش گسترده تر موسيقی ايرانی و غربی از آنها از برنامه های خسته کننده گفتگوی چند پيرمرد بازنشسته سياسی سلطنت طلب که با زبانی متعلق به چندين دهه پيش سخن می گفتند و کمترين تصوری از وقايع و گرايش های روز در ايران نداشتند، جذاب تر و تماشايی تر بود!
در سال ۱۳۸۳ بخش فارسی صدای آمريکا نيز به اين مجموعه پيوست تا خلاء يک شبکه تلويزيونی حرفه ای را پر کند اما به دلايل بسيار از جمله محذورات توليدی، سمت و سوی سياسی و نزديکی بيش از حد به جريان سياسی رسمی دولت آمريکا برنامه های سياسی و خبری آن کمتر مورد توجه نسل جوان که بيش از هفتاد درصد از جمعيت کنونی ايران را تشکيل می دهند واقع شد اما در عوض برنامه های اجتماعی، فرهنگی و هنری مشتری بيشتری يافت.
تا مدتها تلويزيون فارسی صدای آمريکا (VOA)تنها شبکه تلويزيونی "حرفه ای" خارج از کشور باقی ماند که ناگزير برخی از فعالان اجتماعی و سياسی و حتی روزنامه نگاران را وادار به همراهی با خود می کرد.
سرانجام در بيست و پنجم دی ماه ۱۳۸۷، شبکه تلويزيونی فارسی بی‏بی‏سی آغاز به کار کرد که دومين شبکه غير انگليسی زبان بی‏بی‏سی به شمار می رود و به اعتقاد بسياری از کارشناسان ارتباطات تا به اين جا و چنان که انتظار می رفت "حرفه ای ترين" شبکه فارسی زبان خارج از کشور است.
اين شبکه با استخدام حدود ۱۰۰ کارمند (که گفته می شود بسياری از آنها سابقه آشنايی با مديران آن را داشته اند) و با همراهی نزديک به پنجاه کارمند قبلی خود تلاش کرد تا کم و بيش سه رسانه فارسی زبان خود را در جريان تهيه و توليد محتوا به يکديگر نزديک سازد.
مخاطب شناسی
تلويزيون فارسی بی‏بی‏سی با توجه به ويژگی های مخاطبان ايران و برآوردی که از شيوه مخاطب سازی خود داشت با استفاده از برخی زمينه سنجی ها که توسط سرويس جهانی برای شناخت گرايش های مخاطبان صورت می گيرد توانست به شمای اوليه مخاطب خود دست يابد.
دست اندرکاران اين رسانه نظرسنجی های تلفنی به سفارش سرويس جهانی را از نمونه های ساکن ايران برای تئوريزه کردن شيوه و ساختار توليدی خود ملاک قرار دادند. (۲)
اما يک نظرسنجی علمی نيز در همان انتهای تدارک تلويزيون در اختيار آنها قرار گرفت، اين نظرسنجی که دانشجويان هشت دانشگاه در ايران مورد پرسش قرار گرفتند می تواند ملاک خوبی برای درک انتظارات مخاطبان جوان (يا در اين مورد دانشجويان) از اين رسانه تازه باشد.
به عنوان نمونه در اين نظرسنجی چهل و دو درصد از دانشجويان اظهار داشته بودند که اخبار و برنامه های سياسی در شبکه های تلويزيونی (اعم از داخلی و ماهواره ای) را بطور مداوم تماشا می کنند.
حدود ۸۳ درصد نيز گفته بودند که شبکه های ديگری غير از شبکه های داخلی سيمای جمهوری اسلامی را تماشا می کنند.
در ميان سايت هايی که اين دانشجويان برای اطلاع از اخبار از آنها بهره می گيرند سايت فارسی بی بی سی با اختلاف چشمگيری از ساير سايت ها پيش تر است. در همين حال بيش از ۴۴ درصد پاسخگويان گفته بودند که به اخبار و اطلاعات ارائه شده از سوی بی‏بی‏سی اعتماد دارند.
نکته جالب توجه در اين نظرسنجی آن است که اغلب دانشجويان در بين شبکه های خبری بين المللی (مانند سی ان ان، الجزيره و...) شبکه جهانی بی‏بی‏سی را انتخاب کرده بودند.
نتايج اين نظرسنجی نشان داد که دانشجويان مورد پرسش به ميزان زيادی نسبت به تلويزيون فارسی بی‏بی‏سی و موفقيت آن خوشبين هستند و بی‏بی‏سی در ميان آنان از اعتبار خوبی برخوردار است.
برآوردهای غيررسمی حاکی ست که حدود ۶۵ درصد مردم در مناطق شهری از تلويزيون ماهواره ای استفاده می کنند و با توجه به شهرت و اعتباری که بی‏بی‏سی در ميان عامه مردم دارد می توان انتظار داشت که بسياری از آنان در نخستين روزها و هفته های آغاز به کار اين تلويزيون به پای آن بنشينند.
بخش فارسی ‎‏بی‏بی‏سی با گزينش مدبرانه خبر و برنامه های متنوع در قالب يک رسانه اطلاع رسان اما کوشيده است تا توجه بخش وسيع تری از مخاطبان به ويژه مخاطبان جوان تر که در خانواده های امروزين ايران نقش اصلی در انتخاب برنامه و سرگرمی های شبانه خانوادگی دارند را جلب کند.
اما مخاطب يک تلويزيون عمومی به دنبال چيست؟
بنا بر نظريات و يافته های شناختی در ارتباطات، مخاطب در جستجوی:
- اطلاعات و آموزش
- راهنمايی و راهبرد
- سرگرمی و آسودگی (relaxation)
- ارتباط اجتماعی
- تقويت ارزش ها
- کاميابی فرهنگی
- تخليه هيجانی
- شکل دهی هويت و سازگاری
- تجربه سبک زندگی lifestyle))
- امنيت
- تحريک جنسی
و وقت گذرانی
است. از اين ميان يک تلويزيون عمومی اطلاع رسان می تواند بسياری از نيازهای روانی، اجتماعی و فرهنگی وی را تحت پوشش قرار دهد. زيرا اين تلويزيون می تواند وی را با ديگران مرتبط سازد، وقايع را به دلبستگی های شخصی وی پيوند بزند و به اوقات فراغتش نظم ببخشد.
اين فرايند که به آن "عادت رسانه ای" می گويند در کوتاه مدت می تواند به شکل دهی گروهی از مخاطبان دائمی (مخاطبان اوليه) منجر شود که خود مبلغ رسانه جديد برای ديگران بشوند.
از همين رو شايد تلويزيون فارسی بی‏بی‏سی با شناخت بهتر از نيازهای مخاطبان و فقدان خط قرمزهای توليد و پخش صدا وسيمای جمهوری اسلامی در چارچوب برنامه های خود به شرط تنوع بخشيدن به برنامه هايش موفقيت بيشتری کسب کند.
ويژگی های مخاطب جوان يعنی تحرک، صميمت، خلاقيت، ساختارشکنی، تنوع، تکثر، تعامل و به روز بودن ويژگی هايی است که برای برنامه سازی "مخاطب محور" بايد در نظر گرفت. (۳)
با نگاهی به نوع برنامه های پخش شده از اين تلويزيون و ساختار آنها می توان گفت که حداقل در بين تلويزيون های فارسی خارج از کشور، اين رسانه تازه از نظر توجه به مخاطب هدف عملکرد بهتری داشته است.
اين امر دلايل بسياری دارد که می توان به چند مورد اشاره کرد: جوان بودن برنامه سازان و جوان گرايی در بخش فارسی؛ متکی بودن به روزنامه نگارانی که به تازگی از کشور خارج شده و دارای ارتباط مستمر با ايران هستند؛ استقرار در لندن: شهری با جمعيت فعال فارسی زبان نزديک به صدهزار نفر که بسياری از آنان دائم در حال رفت و آمد به ايران هستند و اين شهر را به يکی از مقاصد اصلی ايرانيان در اروپا بدل ساخته است؛ بهره گيری از تجربه برنامه سازی در راديو؛ همه فن حريف بودن و به قول معروف آچار فرانسه بودن روزنامه نگاران که آنها را وادار می سازد دائم در تماس با جامعه مقصد و پيگير اطلاعات مختلف از مجاری مختلف باشند و سرانجام ارتباط بيشتر و نزديک تر مخاطبان با بخش فارسی بی‏بی‏سی به دليل اعتبار و شهرت از سويی و سهولت دسترسی به آن از سوی ديگر.
در مباحث آينده به اين نکته خواهيم پرداخت که چرا مخاطب نمونه جامعه ايرانی ترجيح می دهد تلويزيون فارسی بی‏بی‏سی را از ميان شبکه های تلويزيونی تماشا کند ولی شايد اشاره به يک يافته تازه بيراه نباشد؛ يکی از گزارشهای اخير منتشر شده در مرکز تحقيقات صدا و سيما حتی با وجود دستکاريها و چينش هايی که در زمينه نتايج نظرسنجی های دائمی صورت می گيرد حاکی ست از ميزان اعتماد مخاطبان به صحت اخبار سيمای جمهوری اسلامی به نسبت فصل گذشته کاسته شده است. فقدان مشروعيت و اعتمادبخشی رسانه های داخلی جمهوری اسلامی به دليل سانسور آشکار و علنی حاکم برآنها سبب شده است که رسانه های فراملی و آلترناتيو از اعتبار بيشتری نزد مخاطبان برخوردار شوند اما در اين ميان مخاطبان هر نوع رسانه، ويژگی ها، خصائص و نيازهای خاص خود را دارند، ويژگی عمده مخاطبان تلويزيون ماهواره ای آن است که بطور معمول متعلق به طبقه متوسط هستند و از آن برای بهرمندی از مسائل روز و سرگرمی استفاده می کنند تا نيازهايی که توسط شبکه های داخلی تامين نمی شوند و می توانند بخشی از نيازهای دوازده گانه بالا باشند را برآورده سازند.
بنابراين تلويزيون فارسی بی‏بی‏سی بايد در محدوده نوع برنامه های خود نيازهای مخاطب هدف خود را برآورد نيازهايی که تامين آنها نه از شبکه های داخلی و نه لس آنجلسی و نه صدای آمريکا برمی آيد، اين رويکرد در مخاطب شناسی می تواند نقطه شروع خوبی برای اين رسانه تازه باشد.

ساختار (يک نگاه مقدماتی)
با آنکه هنوز تنوع زيادی در برنامه های غيرخبری و توليدی اين شبکه به چشم نمی خورد اما با نگاهی به همين برنامه های پخش شده می توان دريافت که اغلب آنها ساختاری حرفه ای دارند و می توان آن را در چارچوب و استاندارد کيفی بی‏بی‏سی قرار داد
.
تا همين جا هم بی‏بی‏سی فارسی با هشت ساعت پخش روزانه از بی‏بی‏سی عربی با امکانات، سابقه و بودجه بيشتر در برنامه سازی بسيار موفق تر عمل کرده است.
نگاهی به کنداکتور و برنامه های تلويزيونی بخش عربی نشانگر آن است که توليد غيرخبری روتين در اين شبکه بسيار کمتر از بخش فارسی در نظر گرفته شده است و مخاطبان عرب زبان اين شبکه تقريبا جز اخبار و برنامه های سياسی چيز ديگری از آن نمی بينند.
اما اخبار در تلويزيون فارسی، تنها حدود پنجاه درصد از برنامه های اين شبکه را تشکيل می دهد که در يک نگاه گذرا می توان گفت که تا به اينجا بهترين شکل ارائه خبر تلويزيونی را به نمايش گذاشته است.
در بخش دوم بطور مشخص يکی از برنامه های خبری اين شبکه را مورد بررسی قرار خواهيم داد اما در اينجا به بخشی از مشخصه های بارز اخبار در بی‏بی‏سی اشاره می کنيم:
- اجرا: مجريان اخبار بی‏بی‏سی بی اغراق اگر بهترين مجريان تاريخ تلويزيون در ايران نباشند، يکی از بهترين ها هستند. اين درحالی است که اغلب آنها تاکنون هيچ تجربه اجرای تلويزيونی نداشته اند، با اين حال شيوه بيان، ارتباط برقرار کردن و اعتماد به نفس آنها قابل توجه است. هرچند که برخی از آنها هنوز روی تن صدا و شيوه اجرای خود تسلط کافی ندارند اما در مقايسه با مجريان شبکه های تلويزيونی فارسی زبان به مراتب بهتر هستند و دست کمی از مجريان با سابقه بی‏بی‏سی هم ندارند.
- اصالت: اخبار در اين تلويزيون بنا بر سنت بی‏بی‏سی تا حد ممکن اصيل است، يعنی اولين منبع خبر خبرنگاران بی‏بی‏سی هستند اين امر سبب می شود که مخاطب اعتبار و اهميت بيشتری برای اخبار آن قائل شود. اولين بخش خبری اين شبکه هم بطرزی چشمگير با چندين گزارش زنده از خبرنگاران اختصاصی اين شبکه در گوشه و کنار جهان پخش شد. چند روز بعد اين شبکه تازه تاسيس مراسم تحليف رئيس جمهور آمريکا را بطور مستقيم پخش کرد که شروع درخشانی به حساب آمد.
- پردازش: شيوه پردازش خبر، گفتگو در استوديو، ارتباط مستقيم و زنده ويدئويی(ونه تلفنی)، گرافيک های درخشان برای کپشن های خبری و مجموعه چيدمان حرفه ای و ديناميک آن بلافاصله تفاوت آن را با بخش های خبری موجود در شبکه های ديگر نشان می دهد.
- تنوع: سوئيچ از هارد نيوز به سافت نيوز (نرم خبر) و انتخاب اغلب مناسب اين سافت نيوزها متناسب با سليقه مخاطبان جوان و تنوع چشمگير در بخش خبری در استفاده از همه شيوه های اجرا، توليدو پخش با وجود امکانات محدود نشانگر درک اصولی مديران آن در اهميت تنوع بخشی و استفاده از همه قابليت های موجود برای ايجاد آن دارد.
- خلاقيت: سردبيری و تهيه کنندگی برنامه خبری تلويزيونی نيازمند خلاقيت است، بی‏بی‏سی فارسی تا به اينجا نشان داده است که از خلاقيت کافی برای بومی سازی خبر،ارتباط با مخاطب و توليد رپرتاژ ويژه برخوردار است، امری که باز به دلايل بسيار منحصر به فرد است.
با نگاهی گذرا به ساختار پخش در اين شبکه می توان حدس زد که بسياری از مخاطبان جوان تر ترجيح خواهند داد حداقل اخبار را از اين شبکه تلويزيونی تماشا کنند زيرا به نظر می رسد که برای نخستين بار خبر تلويزيونی (به معنای تصوير، درگيرسازی،ارتباط يابی و عينيت) به معنای صحيح خود در اين شبکه عرضه می شود.
ادامه دارد...
اميد حبيبی‌نيا  omidha@gmail.com
پژوهشگر ارتباطات

پانويس ها:
۱- ضياء اتابای، کنفرانس انجمن پژوهشگران ايران، دانشگاه واشنگتن، واشنگتن، ۲۰۰۶
۲- استفاده از شيوه نظرسنجی تلفنی به ويژه برای کشورهايی نظير ايران از نظر اعتبار و روايی روشی چندان قابل اعتماد نيست و به يافته های آن نمی توان کاملا استناد کرد.
۳- اميد حبيبی نيا، رهيافت هايی برای برنامه سازی برای جوانان، اداره کل پژوهش معاونت سياسی صدا و سيمای جمهوری اسلامی، ۱۳۸۱
شرح عکس ها: دقايق نخست پخش برنامه های تلويزيون فارسی بی‏بی‏سی

هیچ نظری موجود نیست:

پادکست سه پنج