بیانات اعلیحضرت محمدرضا شاه پهلوی آریامهر در باریابی چهارهزار تن نمایندگان کارگران و اتحادیه و سندیکاهای کارگری روز جهانی کارگر ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۳
(در کاخ سعدآباد)
کارگران شریف ایران
برای اولین بار بنا شد که اجتماع بزرگی از کارگران به نمایندگی از طرف دیگران در یک نقطه جمع شوند تا با دیدن آنها و تماس نزدیک با آنها پیام خود را هر چه مستقیم تر بوسیله شما به سایر همکاران و هم مسلکان تان ابلاغ کنیم. در چنین روزی کارگران استثمار شده ممالک صنعتی، زیر بار تحمل رنجهای غیر انسانی نرفتند و سینههای خود را سپر کردند و به خون آغشته نمودند تا اینکه کارفرمایان بی خبر از عدالتهای اجتماعی و بی خبر از دنیا را آگاه کنند که ادامه آن رویه غیر انسانی دیگر ممکن نیست. از آن روز به بعد زحمتکشان و کارگران دنیا این روز را گرامی میدارند و جشن میگیرند و ما نیز با وجود اینکه کاری که در دیگر نقاط با چنین اصطکاک وحشتناکی انجام گرفت و باعث از بین رفتن جنبههای غیر انسانی روابط کارگر و کارفرما شد و بتدریج منجر به افزایش دستمزد کارگران و آنگاه عرضه سهام کارخانجات در بورسها شد، با این حال امروز من و شما روزی را گرامی میداریم که بدون خونریزی نتایجی را که ذکر خواهم کرد به دست آوردیم و پیش خود مفتخریم که درایت ایرانی، کاری را که دیگران با خونریزی کردند و طی دهها سال به دست آوردند ما بیشتر از آن را فقط در عرض ده الی یازده سال به دست آوردیم. بواسطه نزدیکی که هم با شما و هم با سایر طبقات ملت ایران، از جمله زارعین کشور و سایر زحمتکشان این مملکت حس میکردم، همانطور که اطلاع دارید انقلاب شاه و مردم در ۶ بهمن ماه سال ۱۳۴۱ به صحه ملت ایران که بزرگترین تأییدات میباشد درآمد و به مرحله اجراء گذاشته شد. در این مدت اضافه بر شناخت اصالت ذاتی و شرافت ذاتی کارگر ایرانی و خاتمه دادن به دوره بهره برداری انسان از انسان، همانطوری که به بهره برداری مالک از زارع خاتمه داده شد، در مورد شما نیز عمل شد.
مظاهر این کار چیست؟ اول شرکت در سود کارخانهها که سال به سال روی تجربه بیشتر به هدفی که باید بطور قاطع و نظارت شده برسیم نزدیکتر میشویم که از آنجمله سهیم شدن کارگران در بیست درصد سود کارخانهها و کارگاهها است که در این راه فکر میکنم امروز نسبت به روز اول تفاوت بسیاری را میتوان دید. این سود البته در بعضی کارخانهها یا کارگاهها بیشتر است و در بعضی دیگر کمتر، ولی متوسطش در حدود تقریباً سه ماه دستمزد میشود و همانطور که تذکر دادهام در عمل باید سعی بکنیم حقیقتاً بیست درصد سود به دست بیاید. حال بهترین راه اینکار چیست، این مطلبی است که سندیکاهای کارگری شما با کمک وزارت کار که وظیفهاش پشتیبانی از شماست، در مطالعه جزئیات هر کارخانه باید این نتیجه را به دست بیاورند. البته سالمترین طریق برای نیل به این مقصود افزایش تولید است، برای اینکه با تولید بیشتر نه فقط درآمد شما بالاتر میرود، بلکه اقتصاد مملکت نیز سالم تر و قوی تر و پر رونق تر میشود، ولی تنها به این اکتفا نباید بکنیم. شرکت در سود کارخانهها، یعنی حاصل کار شما فقط عاید کارفرما یا سرمایه دار نمیشود، بلکه حاصل کار شما به همان نسبت عاید خود شما نیز میشود و بعلاوه این امر انگیزهای است برای کار، اما با عرضه کردن سهام کارخانجات و خرید آن از طرف شما، نه فقط از کار و دسترنج خود منتفع میشوید، بلکه در مالکیت کارخانه نیز سهیم میشوید و مالکیت در کارخانه هم در واقع یک نوع شرکت در مالکیت مملکت است. نه تنها بخاطر اینکه اسم تان ایرانی است، بلکه سازمان و جامعه ما به شما حق یک نوع مالکیت در ثروتهای این مملکت را میدهد. شما در جامعهای زندگی میکنید که نه فقط بیست درصد از سود سهام آن را برای شما داده است، بلکه تمام اینها در یک نظام اجتماع آزاد انجام شده است. شما امروز میتوانید انتخاب کنید که در کجا و در چه نقطه و به چه کاری مشغول باشید و چگونه زندگی بکنید. از این رو این آزادی فردی را باید گرامی بدارید. برای اینکه انسان موقعی قدر آزادی را میداند که آن را متأسفانه از دست بدهد و این چیزی است که به خواست خداوند هیچوقت در این مملکت پیش نخواهد آمد. اشتراک هر چه بیشتر افراد ایران در ثروتهای ملی، شکلهای گوناگون و جنبههای گوناگون به خود گرفته است، به عنوان مثال در نقاطی که بیشتر کارخانههای قند دولتی را به شرکتهای تعاونی زراعی واگذار کردهایم، زارع ایرانی امروز میتواند مالک کارخانه باشد، ولی همان زارع ایرانی که مالک آن کارخانه قند است چهل و نه درصد سهم خودش را اگر شما کارگران مایل باشید به شما واگذار خواهد کرد. کما اینکه از چهل و نه درصد سهامی که کارخانهها عرضه میکنند، اگر در عرض پنج سال تمام چهل و نه درصد را شما کارگران و کارمندان آن کارخانه یا کارگاه نخرید، من میل دارم اولین اشخاصی که بقیه سهام را خریداری میکنند زارعین آزاد و زحمتکش این مملکت باشند. اضافه بر این تصمیم داریم که کارخانههای دولتی را با حفظ یک درصد سهام که نماینده حق مدیریت است، مابقی سهام آنها را به همه ملت ایران عرضه کنیم، یعنی هیچکس از یک مقدار معین سهم بیشتر فروخته نشود، زیرا هر چه بیشتر افراد این کشور قادر به ابتیاع و خرید سهام باشند و سهامداران کارخانهها تا اقصی نقاط این کشور حتی تا دورافتادهترین دهات و مناطق کوهستانی گسترش یابند و طبقات زحمتکش مملکت با داشتن این سهام احساس مالکیت دستجمعی کنند در این صورت کارخانهها و کارگاههای تولیدی که ثروت و پشتوانه اقتصاد کشور هستند، از وضع و موقعیت شکوفایی برخوردار خواهند شد. اضافه بر چند مطلبی که ذکر شد، مطالب دیگری در گزارش وزیر کار درباره تشویق سندیکاها برای مهارت کارگران وجود داشت، مهارت کارگرانی که امروز و فردا باید خود را برای اداره کردن صنایع پیشرفته و پیچیده ایران آماده کنند. این مهارتها را چه در خارج و چه در داخل کشور حتماً باید به دست بیاورند تا وقتی شما پای جدیدترین ماشین آلات میایستید با مهارتی که خواهید داشت محصول کارتان قابل رقابت با پیشرفتهترین کشورهای دنیا باشد و آن موقعی است که مزد شما مساوی با مزد آنها خواهد بود به اضافه بیست درصد سود و شرکت در سهام کارخانه، به اضافه سودی که از داشتن سهام کارخانه به دست شما خواهد رسید، ولی زندگی شما کارگران و ملت ایران فقط منحصر به این جنبههای مادی که مساوی با پیشرفتهترین ممالک دنیاست نیست، بلکه جنبه معنوی زندگی شما و قدمهایی که به سوی تمدن بزرگ برمیداریم نیز شایان اهمیت است. یکی از آنها تحصیل رایگان تا سطح دانشگاههای ایران میباشد که هنوز به خاطر آنکه آنقدر بزرگ است درست هضم نشده و در اطرافش صحبت نشده است.
دیگری پیش بینی تمدن آینده کشور در محیطی مناسب است و از جمله این پیش بینیها یکی خرید تمام زمینهای محدوده شهرهای ایران است که جمعیت آنها از بیست الی بیست و پنج هزار نفر به بالا است تا برای شما در آن جا بیمارستان درست کنند، فضای سبز درست کنند، زمین ورزش درست کنند، خانههای بسیار و ساختمانهای بهداشتی درست بکنند، خلاصه در راهی قدم بردارند که آینده را همیشه برای شما گشوده نگاه خواهد داشت. اصول سیاست ما در قسمت خانهسازی و مالکیت خانه بر دو اصل است، یکی خانههای سازمانی، دیگری خانههای شخصی. فلسفه من در این مورد مبتنی بر این است که هر کسی، هر کارگاهی، هر کارخانهای که کارگری را استخدام میکند، موقعی که به او نشان میدهد که کار تو این است، این ماشینت، این مقررات کارِت، در همان موقع باید بگوید این هم مسکنت. این هم محل ورزشت، این هم محل تفریح و استراحتت. اگر لازم باشد در آینده برای اینکه زودتر به این نتیجه برسیم و از طرف دیگر فشار زیادی به مؤسسات اقتصادی مان وارد نیاوریم، دولت با شرایط خیلی سهل، هم برای فعالیتهای ساختمانی وام خواهد داد، هم برای کسانی که بخواهند سهم کارخانههای دولتی را بخرند وامهایی خواهد پرداخت تا آنها سهام کارخانه مورد نظر را بخرند و برای چند سالی با احساس مالکیت سهم که به نام آنها ثبت خواهد شد، به غیر از مدت استهلاک قیمت سهم، در واقع بعد از چند سال بطور مجانی این سهام به دست آنها خواهد رسید، ولی هر کارگر روزی بازنشسته میشود، در آن روز که او خانه سازمانی را تخلیه میکند تا به یک کارگر جوانتر، به کسی که تازه وارد فعالیت شده سپرده شود، خود او کجا برود؟ طبیعی است که به خانه شخصی خودش، به خانه شخصی که با کمک بانک رفاه با شرایط خوب و سهل ساخته میشود خواهد رفت. اینها مزایایی است که شما به دست آوردهاید، و علت آن محیط مناسبی است که اجتماعی ایران بر اساس برقراری آرمانهای بزرگ ملی از آن برخوردار شده است. شعارهایی که داده میشود همیشه جنبه ملی خود را محفوظ میدارد و هیچوقت توخالی نیست، زیرا تجربه آن را به ثوبت رسانده است. این وضع و این ثبات و آرامش را شما کارگران و کشاورزان ایران و سایر طبقات زحمتکش این مملکت فراهم کردهاید. در واقع موفقیتهایی که به دست آوردهاید بر اثر خوبی و پاکی و وطن پرستی خودتان است.
با ترسیم این دورنمای جالب با این مطلب به سخنان خود خاتمه میدهم که سعی کنید هر روز در حرفهای که دارید خود را ماهرتر و فنی تر نمایید تا در پناه خداوند به تمام آرزوهای شخصی و ملی خودتان برسید.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر