اگر قرار است ممیزی را بردارند، باید کسانی را به جای ممیزان بگذارند که وقتی ما با آنها طرف میشویم، آنها بفهمند که ممیزی را برداشتهاند! ولی معلوم نیست که آنها کی هستند! پس در کشور ما بهتر است
اگر ممیزی به طور کامل حذف شود، فکر میکنید عملاً چه مشکلی پیش میآید؟
چرا خودمان را فریب میدهیم؟ وقتی وزیر ما را ممیزی میکنند، یعنی مرا ممیزی نمیکنند؟! برداشتن کامل ممیزی یک رویای دست نیافتنی است. ما میگوییم ممیزی را قانونمند کنند. حرف ما
درباره کسانی که ممیز و بررس میشوند، اطلاعی دارید؟
من درباره این افراد چیزی نمیدانم و نمیخواهم به این موضوع بپردازم. من اینها را نمیشناسم. شما هم نمیشناسید ...
منظورم این است که این افراد معمولاً بیمناکند که مبادا با آسانگیری در قبال یک کتاب، کارشان را از دست بدهند.
اگر کسی این طور باشد، آدم کوچکی است. ولی ما نمیدانیم این افراد چه شخصیتی دارند. باید آییننامه روشنی پیش روی آنها باشد و ما هم بدانیم موارد ممنوعه چیست. در این صورت محدودیتهای کنونی در زمینه انتشار کتاب، به شدت کاهش مییابد. یعنی آییننامه بگوید این ده مورد ممنوع است. ولی اگر ده مورد در آییننامه بود، یازدهمیاش را دیگر من میتوانم در کتابم بیاورم. چون آییننامه فقط ده مورد را ممنوع کرده است و نه بیشتر. محدوده ممیزی کتاب باید روشن شود. در شرایط فعلی هر ممیزی میتواند بگوید این جمله یا این کتاب اشکال دارد. ما با افراد که طرف نیستیم. ما با دولت، با یک قوه سر و کار داریم. آن قوه را باید برای نویسندگان قانونمند کنند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر