در این نامه که نویسندگان، شاعران و مترجمانی از طیفهای مختلف فکری آن را امضا کردهاند، آمده است: ما، جمعی از نویسندگان و مترجمان، که در سالهای اخیر لطمههای جبرانناپذیر سانسور را بر پیکر فرهنگ و نشر کشورمان بیش از همیشه حس کردهایم، خوشحال شدیم از وعده آقای رییسجمهوری در ایام انتخابات برای برداشتن سانسور و در پیش گرفتن رفتاری مشابه مطبوعات با کتاب و همینطور از شنیدن نظرِ جنابعالی برای حذف نظارت پیش از چاپ ارشاد بر کتابها. نظرات آقای رییسجمهوری و جنابعالی گویای آن است که شما هم به خوبی از لطمههای سانسور بر نویسندگان و ناشران و در کل بر عرصه فرهنگمان باخبرید و به همین دلیل هم درصدد چارهجویی برآمدهاید. ما نیز به عنوان کسانی که بیشترین درگیری را با سانسور داشتهایم و نیز بیشترین صدمات مادی، روحی و فرهنگی آن را بر فرهنگمان شاهد بودهایم، آن هم فرهنگی اهل مدارا و برآمده از قرنها تجربه، بر آن شدیم که با نوشتن این نامه حمایت خود را از نظر آقای رییسجمهوری و جنابعالی اعلام کنیم. در این نامه پیشنهاد شده است: «از آنجا که طبق قانون حمایت از مولفان و مصنفان- مصوب سال ۱۳۴۸- نویسنده مالک اثرخویش شناخته شده و هیچکس بدون اجازه حق دخل و تصرف درمتن او را ندارد، ما نیز براین باوریم که نویسنده به لحاظ حقوقی و قانونی در قبال اثر خود مسئول و پاسخگوست و بنابراین ما در صورت لزوم در قوهقضاییه مسئول و پاسخگوی نوشتههایمان خواهیم بود؛ طبعا مشروط به اینکه کتابهایمان بدون دخالت سانسور منتشر شود.» این نامه میافزاید: «از نظر ما به جز دادگاههایی با حضور هیاتمنصفه اهل فرهنگ، که میتواند مرجع رسیدگی به شکایاتی باشد درباره وقوع جرمهای احتمالی در کتابها، هیچ فرد یا نهاد دیگری حق قضاوت و تصمیمگیری برای جلوگیری از انتشار کتابها یا دخل و تصرف در آنها را ندارد و این کار خلاف نص صریح قانون اساسی است؛ حتی مصوبات شورایعالی انقلاب فرهنگی نیز نه فقط قانون محسوب نمیشود، که تا آنجا که حقوق اساسی نشر و صاحبان کتاب را نقض کند، خلاف قانوناساسی است. به نظرِ ما در سایهماندن بررسها و مواجهنشدنشان با نویسندگان و ناشران و همینطور دادن موارد سانسوری روی کاغذهای بدونِ سربرگ و شماره وزارتِ ارشاد، نه فقط نشانه قبح این کار، که نشانه دیگری بر غیرقانونیبودن سانسور نیز بوده است. (یادآور میشویم که در اواخر دوران ریاستجمهوری آقای خاتمی، در پی نامهای که ناشران خطاب به ایشان نوشته و سانسور را خلاف قانون اساسی دانسته بودند، آقای خاتمی این موضوع را به «هیات پیگیری و نظارت بر اجرای قانوناساسی» ارجاع دادند و این هیات پس از بررسی به تصریح اعلام کرد که این کار خلاف قانون اساسی است.)» در این نامه همچنین آمده است: «گستردهبودن سانسور در این سالها و واگذارکردنِ ناگزیر مواردِ کلی آن به درک شخصی بررسها، فضایی پراز بیم و تردید میان نویسندگان و ناشران پدید آورده که طبعا به آسانی از بین نخواهد رفت. پیشنهاد میشود در وزارت فرهنگ وارشاد اسلامی، نهادی مشورتی شکل گیرد که با استناد به مواد قانون اساسی، به نویسندگان و پدیدآورندگانی که درباره پیامدهای حقوقی آثارشان مردد هستند، مشاورههای لازم را ارائه دهد.» آنان در پایان نامه نوشتهاند: «با این امید که نویسندگان روزی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی را در کنار و حامی خود در جهت اعتلای فرهنگ کشور ببینند و نه در مقابل یا بالاسرِ خود، این نامه را به پایان میبریم و از جنابعالی انتظار داریم اقدامات مقتضی را به عمل آورید.»
اسامی کسانی که این نامه را امضا کردهاند به شرح زیر است.
پونه ابدالی، شهره احدیت، امیر احمدیآریان، بابک احمدی، فرشته احمدی، کیوان ارزاقی، شیوا ارسطویی، مریم اسحاقی، پیمان اسماعیلی، حامد اسماعیلیون، جواد افهمی، شهرام اقبالزاده، احمد اکبرپور، محمدهاشم اکبریانی، مژده الفت، گلی امامی، غلامرضا امامی، شهلا انتظاریان، معصومه انصاریان، رضیه انصاری، یوسف انصاری، هوشیار انصاریفرد، قباد آذرآیین، آرش آذرپناه، فرخنده آقایی، سهند آقایی، نیلوفر باقرزادهاکبری، فارس باقری، شاهین باوی، حبیب باویساجد، شبنم بزرگی، حسین بکایی، آذردخت بهرامی، علیرضا بهرامی، منیرالدین بیروتی، فتحالله بینیاز، عاطفه پاکبازنیا، شهرام پرستش، بهرنگ پورحسینی، حامد پورشعبان، مجتبی پورمحسن، فروغ پوریاوری، احمد پوری، یونس تراکمه، محمد تقوی، مهرداد تویسرکانی، نغمه ثمینی، پروین جلوهنژاد، افشین جهاندیده، مریم جوادی، شاپور جورکش، حامد حبیبی، مهدی حجوانی، مریم حسینیان، صالح حسینی، محمود حسینیزاد، نورا حقپرست، دانیال حقیقی، رودابه حمزهای، علی حیدری، فریبا خانی، کیهان خانجانی، علی خدایی، ابوتراب خسروی، سینا دادخواه، مجید دانشآراسته، خلیل درمنکی، ابراهیم دمشناس، فرزانه دوستی، آیت دولتشاه، خشایار دیهیمی، عطیه راد، مهدی ربی، مهدی رجبی، حامد رحمتی، مهکامه رحیمزاده، سهراب رحیمی، خالد رسول پور، رضا رضایی، مصطفی رضییی، مجید رفعتی، محمد رمضانی، آرام روانشاد، احمد رهنما، شهلا زرلکی، مژده ساجدین، سارا سالار، عبدالرضا سالاربهزادی، فرزانه سالمی، عباسعلی سپاهییونسی، نیکو سرخوش، سعید سلطانیطارمی، بلقیس سلیمانی، حسین سناپور، پوریا سوری، اصغر سیدآبادی، نوید سیدعلیاکبر، علیرضا سیفالدینی، کاوه شجاعی، علی شروقی، سعید شریفی، اسدالله شعبانی، بهمن شعلهور، یاسمن شکرگزار، رویا شکیبایی، حسین شهرابی، محمدحسن شهسواری، شهرام شهیدی، حسین شیخالاسلامی، لیلا صادقی، رویا صدر، عباس صفاری، محمدرضا طاهری، سعید طباطبایی، محمد طلوعی، میلاد ظریف، جواد عاطفه، مریم عباسیان، شهریار عباسی، علی عبداللهی، گروس عبدالملکیان، عباس عبدی، زهرا عبدی، فریدون عموزاده خلیلی، مهدی غبرایی، عدنان غریفی، علی غضنفری، احمد غلامی، حدیث غلامی، همایون غنیزاده، ناصر غیاثی، مهدی فاتحی، رها فتاحی، محسن فرجی، علی فردوسی، محمدرضا فرزاد، لیلی فرهادپور، حسن فرهنگفر، رضا فکری، الهام فلاح، پوریا فلاح، محمود فلکی، کاوه فولادینسب، محمدرضا فیاض، پیروز قاسمی، فاطمه قدرتی، آزیتا قهرمان، مجید قیصری، مدیا کاشیگر، ضحی کاظمی، ندا کاووسیفر، علیاکبرکرمانینژاد، مینو کریمزاده، یوریک کریممسیحی، محمد کشاورز، منصور کوشان، میثم کیانی، مجتبی گلستانی، نینا گلستانی، سیامک گلشیری، سیاوش گلشیری، شاهرخ گیوا، علیرضا لبش، مهسا محبعلی، آزاده محسنی، کامران محمدی، علیرضا محمودیایرانمهر، حسن محمودی، سهیل محمودی، عباس مخبر، آیدا مرادیآهنی، مهدی مرادی، محمدرضا مزروقی،حمید رضا سرو، داریوش معمار، هادی معصومدوست، نیما ملکمحمدی، مسعود ملکیاری، مریم منصوری، بهزاد موسایی، حافظ موسوی، فرشته مولوی، امیرعباس مهندس، فریبا نباتی، محبوبه نجفخانی، حمیدرضا نجفی، رضا نجفی، کورش نریمانی، آرش نصرتاللهی، عرفان نظرآهاری، یاسین نمکچیان، فرشته نوبخت، سمیه نوروزی، یاسر نوروزی، حسین نوروزیپور، علیرضا نوری، یوسف نوریزاده، مهدی نوید، امید نیکفرجام، شراره وظیفهشناس، محمد ولیزاده، محسن هجری، حسن همایون، پیمان هوشمندزاده، محمد یاراحمدی، آنیتا یارمحمدی، مناف یحییپور، امیرحسین یزدانبد، پیام یزدانجو، صفی یزدانیان، مهدی یزدانیخرم، محمد یعقوبی.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر