درباره ی اولین آلبوم انفرادی دیوید لینچ؛ کاوشگر تاریکی ها
دیوید لینچ؛ کارگردان کالت، نقاش، مرشد تعمق های روحانی،
هواخواه قهوه های عالی و کافه ها و اینک، شاید کمی عجیب باشد؛ آلبوم
موسیقی. لینچ از جمله هنرمندانی است که مطابق اوضاع و احوالش یا آنچه بدان
mood می گوییم کار کرده از نقاشی تا فیلمسازی و حالا موسیقی. فیلم های او
کدر، مبهم و معمایی است و سلیقه ی موسیقایی او از رامشتین تا موبی و موسیقی
های رقصی دهه ی 60 را در برمیگیرد.
آلبوم روزگار دلقک دیوانه آلبومی نیست که چندان قابل توصیف
باشد، با این حال وجهه ای از سینمایی مه آلود و عجیب لینچ را به ساحت
موسیقی کشانده است. شاید در این آلبوم موسیقی نیز المان هایی باشد که خیلی
ها مانند فیلم هایش به آن صفت «لینچی» بدهند، امری که جدا از کیفیت
موسیقایی آلبوم جالب است؛ صدای اشباع شده گیتار الکترونیکی، اصوات
الکترونیک که خیلی جاها یادآور کارهای آنجلو بادالامنتی است. به قول منتقد
بی بی سی » وجه جذاب و وسوسه انگیز آلبوم لینچ آن است که انگار وجوه شخصیتی
کاراکترهای فیلم هایش را به آهنگ هایش آورده. مثلا «امروز روز خوبیه» با
ریتم مواج و الکترونیکی اش، پلی میان مثبت اندیشی و تاریکی می زند و انگار
آهنگی است که بازرس دیل کوپرِ تویین پیکس در واکمن اش به آن گوش می دهد.»
دلهره و اضطراب فیلم های لینچ به همان سان که به تصاویر
سوررئالیستی کارهای او مربوط است به همان اندازه نیز ملهم از موسیقی فیلم
هایی است که توسط خودش و اغلب در همکاری با بادالامنتی نوشته شده اند. نوای
لطیف و ملانکولیک قطعه لورا پالمر
[i] در توئین پیکس و یا آواز خوانی اغواگرانه ی ایزابل روسیلینی در آهنگ تیتراژ ( و البته درون فیلم) مخمل آبی از آن جمله اند.
هر چند این آلبوم اولین اثر موسیقایی لینچ نیست، ( او تا پیش
از این نیز با بسیاری از خوانده ها و گروه های موسیقی همکاری کرده است)، با
این حال از آنجا که اولین آلبوم استودیویی و انفرادی اوست توجه منتقدین را
به خود جلب کرده، آلبومی که در استودیوی خانگی او و در همکاری با دن هارلی
منتشر شده است.
دیوید لینچ در مقام نویسنده/کارگردان کله پاک کن ها، مرد فیل
نما، مخمل آبی و قلبا وحشی بی شک نشانی از خود در عالم سینما به جای گذارده
است. هشتم نوامبر سال گذشته بود که لینچ اولین آلبوم موسیقی خود را با
همکاری شرکت PIAS روانه بازار کرد.
لینچ در این آلبوم هم می خواند و هم گیتار می نوازد ( درحالی
که دن هارلی در نواختن گیتار و درامز همراهی اش می کند) با این حال راوی
روزگار دلقک دیوانه یک خواننده ی مهمان هم دارد، «کارن او» از گروه «یه یه
یه ز » که در آهنگ رویای بندانگشتی می خواند.
لینچ هنرمند جذابی است، هنرمندی که هر چند در عالم سینما از
همه ی شاخه های هنر شناخته شده تر است، با این حال به هر هنری که نقبی زده
توجه ها را به خودش جلب کرده و آلبوم روزگار دلقک دیوانه نیز نقدهای مثبتی
را از سوی منتقدین دریافت کرده است. مجله رولینگ استون به همین مناسب
مصاحبه ی کوتاهی با وی کرده که در ادامه می خوانیم.
فیلسماز از اولین آلبوم موسیقی ملهم از بلوز خود می گوید
ادی ودر از مجله رولینگ استونز
ایده ی ارائه ی یک آلبوم موسیقی انفرادی از کجا اومد ؟
من همیشه مجذوب اصوات بوده ام و همیشه دوست داشتم که اتاقی
داشته باشم و تجربه های صوتی خودم را آنجا دنبال کنم. سرانجام اتاقی پیدا
کردم و یک مهندس صدا ( دن هارلی). من یک مهندس صدا داشتم و حالا زمان تجربه
کردن بود. من با آنجلو بادالامنتی کار کرده ام و همیشه به او می گفتم که
منو به قلب موسیقی ببر…صداها معرکه اند. صداها هستند که موسیقی را می
سازند. من شروع کردم به گیتار نواختن، اولین باری که گیتار زدم فقط برای
ایجاد یک افکت صوتی بود. من یک نوازنده ی گیتار نیستم ولی روحم همواره در
تلاطم انجام آن کاری است که صدایی موسیقایی تولید کند.
چند وقته که دارین گیتار می زنید؟
خب، بذار ببینم… شاید 10 سال. به نظر می رسه بعد از 10 سال نوازنده ی خوبی باشم، اما نه. پسرم بهتر میزنه.
دیگه چه کسی در «روزگار دلقک دیوانه» حضور داره؟
دوست خوبم دن هارلی، مهندس کار است. ما با هم همه چیز را نوشتیم و نواختیم. یک خواننده ی مهمان هم داریم.
و کارن او، در آهنگ «رویای بندانگشتی» است.
من یک مشاور موسیقایی عالی در CAA [Creative Artist Agency]
دارم، برایان لوک. ما سالهاست که با هم دوستیم. او در روزهایی که با آنجلو و
جولی کروز کار می کردم بوده و خواننده های مختلفی را به من معرفی می کرد.
فکر کنم 7-8 سال پیش بود که کارن او را به من معرفی کرد. آن موقع هیچ
اتفاقی نیفتاد، اما این که بار که کارن او را آورد، من این ترانه را داشتم و
من و دن تصمیم گرفتیم که این ترانه را او بخواند. پس کارن به دخمه ی خودش
رفت و شروع به خواندن کرد و «رویای بندانگشتی» متولد شد.
آیا عنوان آلبوم معنی خاصی دارد؟
«روزگار دلقک دیوانه» نام یک آهنگ است. درباره ی دنیایی که امروزه شاهدش هستیم.
آهنگ های مورد علاقه شما کدام است؟
من عاشق » روزگار دلقک دیوانه»، » رویای بندانگشتی»، » سنگ
انداختن» و » اسب تندرو» هستم. تقریبا همه شبیه هم هستند، این آلبوم ملهم
از بلوز است، اما یک آلبوم در سبک بلوز نیست. مایه های بلوز آلبوم مربوط به
گری کلارک جی.آر
[ii]
است. او تیم خودش را دارد. من تازگی ها درباره ی او شنیده بودم، طبیعتا
این موسیقی مورد علاقه منه. اما این پسر فوق العاده است و انگیزه ی خیلی
زیادی داره. کارِ او دقیقه همون چیزی بود که من و دن بهش «بلوز مدرن» می
گفتیم.
به غیر از کلارک جی.آر، دیگه از چه موزیسین هایی خوشتون میاد؟
از همه ی بزرگان خوشم میاد. شاید جان لی هوکر، جیمی هندریکس، استیوی ری وان و الویس پریسلی را بیشتر دوست دارم. لیکی لی
[iii] و Au Revoir Simone
[iv] را هم دوست دارم.
آیا برنامه ای برای روی صحنه بردن «روزگار دلقک دیوانه» دارید؟
نه. متاسفانه. ما یک گروه استودیویی هستیم. فکر نمی کنم قرار باشه تور کنسرتی برگزار کنیم.
من به تازگی کلیپی از شما دیدم که برای مستند جدید پرل جم[v] با ادی ودر[vi] مصاحبه می کنید.
ما کنسرتی در رادیو سیتی برگزار کرده بودیم تا برای ارائه ی
کمک های معنوی (transcendental meditation) به دانشجویان، بی خانمان ها،
افرادی که تحت استرس های روحی قرار دارند و خیلی های دیگر پول جمع کنیم.
ادی ودر هم مثل خیلی های دیگه اونجا بود. ادی واقعا پسر خوبیه. حرف زدن با
اون خیلی ساده است. و در عین حال یک موزیسین واقعی است. من خودم هم درست
نمی دونم اما فکر می کنم موزیسین هایی مثل او از زندگی بیشتر لذت می برند.
بر روی چه پروژه های دیگری کار می کنید؟
بر روی فیلم مستندی درباره ی ماهاریشی مانش یوگی کار می کنم.
پروژه ای که 16 کشور در آن درگیر هستند و به تعمق، هوشیاری و صلح می
پردازد. همچنین بر روی فیلم جدیدی کار می کنم که هنوز به سرانجام نرسیده.
به تازگی یک فیلم یک دقیقه ای برای اتریشی ها ساختم. برای فستیوالی در وین
که بهش میگن Viennale.
دیوید لینچ این عجوبه ی عالم سینما و هنر، این کاوشگر مکان
های تاریک و عجیب در مصاحبه ای دیگر در مواجهه با آخرین سوال نیویورک تایمز
که؛ آیا همه ی کارهای شما از فضاهای شاد خلق می شوند، پاسخ داد:
منفی بودن دشمن خلاقیت است. پس اگر دنبال ایده های نو هستید،
شاد بودن این کار را می کند، شاد بودن زمینه را فراهم می کند. من عاشق حروف
L-O-V-E هستم، ساختن چیزی، که پیش از آنکه تمام شود فکر می کنی درست است و
این حس درست بودن شبیه اثر مخدر است. شادی محرک شما خواهد شد و انگیزه ای
برای جلو رفتن. تامین انرژی برای گذر کردن و ایستادن روی پاهایتان.
منابع:
بی بی سی، ویکیپدیا، نیویورک تایمز، ان.پی.آر
[i] شخصیت داستانی سریال توئین پیکس
[ii] Gary Clark, Jr. نوازده آمریکایی گیتار، 27 ساله، بسیاری سبک نواختن او را با جیمی هندریکس و استیوی ری وان مقایسه کرده اند.
[iii]
لیکی لی (Lykke Li)، موزیسین 25 ساله سوئدی است. عناصری از موسیقی پاپ،
ایندی راک و الکترونیک در کار او وجود دارد و از سازهای متنوعی در کارهای
خود استفاده می کند.
[iv] گروه الکترونیک Dream pop ( سبکی از زیر ژانرهای آلترناتیو راک) آمریکایی که از سال 2003 تشکیل شده
[v] پرل جم (
Pearl Jam) گروه موسیقی راک آمریکایی
[vi] ادی ودر (Eddie Vedder) موزیسین آمریکایی و یکی از سه گیتاریست گروه آلترناتیو راک پرل جم
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر