بوکوفسکی که به گفته خودش به دلیل داشتن برخی مشکلات خانوادگی، مثل بددهنی و خشونتهای پدرش، پسری عصبی، افسرده، سرکش و یاغی بار آمده بود، توانست با انعکاس این مشکلات با زبانی آمیخته به طنزی بُرنده در اواسط دهه 70 میلادی به عنوان شاعر پرفروشترین مجموعه شعرها و یکی از بزرگترین داستان کوتاهنویسان آمریکا مطرح شود.
«چارلز بوکوفسکی» شاعر و نویسنده سرشناس آمریکایی آلمانیتبار است که در طول عمر 73 سالهاش هزاران قطعه شعر، صدها داستان کوتاه و شش رمان نوشت اما تنها 60 جلد از آنها به چاپ رسید.
روز دوشنبه نهم مارس سالروز درگذشت شاعر و نویسنده سرشناس آمریکایی چارلز بوکوفسکی است. او در 16 آگوست سال 1920 در آلمان متولد شد و سپس در سهسالگی به همراه والدینش به آمریکا مهاجرت کرد.
این شاعر و نویسنده مجموعه کارهای ادبی فراوان خود را با اقتباس از سبک زندگی لسآنجلسی، فرهنگ و اقتصاد سالهای 1940 تا 1990 آمریکا نوشته است.
بوکوفسکی که نخستین تلاشهای ادبیاش را با انتشار داستانی کوتاه در مجله «داستان» آغاز کرد، در سالهای بعد توانست با قلم منحصربهفردش در کنار زندگی پرفراز و نشیب توجه خوانندگان بسیاری را در سراسر جهان به خود جلب کند؛ تا آنجا که میلیونها نسخه از آثارش به زبانهای یونانی، فرانسوی، آلمانی، برزیلی، اسپانیولی، ایتالیایی و فارسی ترجمه شده و مورد توجه منتقدان ادبی قرار گرفته است.
او که در ابتدای ورود جدی به دنیای ادبیات با واکنش منفی و انتقادهای تند تحلیلگران ادبی نسبت به سبک جدیدش مواجه شده بود، با انتشار آثارش به صورت زیرزمینی خیلی سریع توانست نبض جریان ادبی آمریکا را به دست گیرد و تاثیر غیرقابل انکاری بر موجی از نویسندگان جوان آن روز آمریکا داشته باشد.
بوکوفسکی به خاطر غرور آلمانی بودنش هرگز احساس تمایل برای رفتن به جنگ مقابل آلمان و هیتلر نکرد و حتی از پدر و دوستش هم خواست به جنگ نروند و همین امر نیز باعث شد مدت 17 روز توسط FBI بازداشت شود. در شانزدهمین روز بازداشت از چارلز 22 ساله آزمون روانی مخصوص ورود به ارتش آمریکا گرفته شد و او به دلیل کسب نمره زیر حد نصاب سلامت، از رفتن به جنگ معاف شد.
بوکوفسکی که به گفته خودش به دلیل داشتن برخی مشکلات خانوادگی، مثل بددهنی و خشونتهای پدرش، پسری عصبی، افسرده، سرکش و یاغی بار آمده بود، توانست با انعکاس این مشکلات با زبانی آمیخته به طنزی بُرنده در اواسط دهه 70 میلادی به عنوان شاعر پرفروشترین مجموعه شعرها و یکی از بزرگترین داستان کوتاهنویسان آمریکا مطرح شود.
در سال ۱۹۸۴ او از پرفروشترین نویسندههای آمریکایی بود و بیش از سه میلیون نسخه از آثارش به فروش رسید. موسیقی طبیعی و گوشنواز شعر، استفاده از کلام و زبان روزمره و بخشیدن شاعرانگی به لحظات وحشتناک زندگی شخصیاش که چیزی جدا از احساسات مبتذل و سانتیمانتالیسم رایج بود، او را نسبت به دیگر شاعران آن دوره متمایز میکند. سبک غیررسمی و ناهماهنگ این نویسنده آمریکایی با رویه ادبی روز و تقدسزدایی و سادگی در شعرش، او را در میان میلیونها هوادارش محبوب کرده است.
بوکوفسکی در نهم مارس ۱۹۹۴ بعد از اتمام آخرین رمانش به نام «عامهپسند» درگذشت.
سطری از یکی از شعرهای او روی سنگ قبرش حک شده است: «تلاش نکن!» بسیاری از مردم با دیدن این عبارت روی سنگ قبر شاعر «یک شعر تا حدودی من درآوردی» کنجکاو میشوند تا به معنای آن پی ببرند و شاید بهترین راه برای یافتن معنای حقیقی این عبارت این است که اجازه دهیم خود چارلز بوکوفسکی آن را تعبیر کند:
«برخی از من میپرسند که چه کار میکنم و چگونه مینویسم و آثار ادبیام را خلق میکنم و من تنها به آنها پاسخ میدهم تنها کاری که لازم است انجام دهی این است که هیچ کاری نکنی! کافی است دست از تلاش برداری! این خیلی مهم است که تلاش نکنی، چه برای به دست آوردن یک کادیلاک، چه برای خلق یک اثر و چه برای جاودانگی. فقط کافی است که منتظر شوی و اگر اتفاق نیفتاد، بیشتر منتظر شوی. درست مثل یک میخ روی دیوار. صبر میکنی تا خودش به سمت تو بیاید.»
از آثار بوکوفسکی، رمانهای «هالیوود» (۱۹۸۹) و «عامهپسند» (۱۹۹۴) توسط «پیمان خاکسار» و مجموعه داستان «موسیقی آب گرم» (۱۹۸۳) توسط «بهمن کیارستمی» در سالهای اخیر ترجمه شدهاند. بخش قابل توجهی از شعرهای او نیز با عنوانهای مختلف از جمله «سوختن در آب، غرق شدن در آتش» (پیمان خاکسار) و «یک شعر تا حدودی مندرآوردی» (ثنا ولدخانی) به چاپ رسیده است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر