آیدین آغداشلو که به عنوان نقاش و منتقد هنری در کشور از شهرت بالایی برخوردار است با اشاره به مهاجرت بهرام بیضایی گفت : من نیز احساس خستگی و افسردگی زیادی می کنم و حس می کنم وقت آن است تا با مهاجرت یا سفر از ایران در کشوری دیگر در پارک بنشینم و به سنجاب ها و کنجشک ها غذا دهم.
آیدین آغداشلو از ایران مهاجرت می کند ، آیدین آغداشلو که به عنوان نقاش و منتقد هنری در کشور از شهرت بالایی برخوردار است با اشاره به مهاجرت بهرام بیضایی گفت : من نیز احساس خستگی و افسردگی زیادی می کنم و حس می کنم وقت آن است تا با مهاجرت یا سفر از ایران در کشوری دیگر در پارک بنشینم و به سنجاب ها و کنجشک ها غذا دهم.
آیدین آغداشلو در حالی از قصد خود برای مهاجرت یا سفر از ایران در حاشیه نشست مطبوعاتی نمایشگاه خود در نگارخانه اثر ، خبر داد که این نمایشگاه با استقبال بسیاز زیادی روبرو شد .
این هنرمند با گلایه از موزه هنرهای معاصر که پذیرای آثارش در مدت ۴۰ سال گذشته برای برپایی نمایشگاه اختصاصی نبوده است ، گفت : وظیفهی موزهی هنرهای معاصر بود که آثار من را بهنمایش بگذارد، من هیچوقت این بخت را نداشتم که مجموعهای از آثارم بهنمایش درآید. من ۷۵ سال سن دارم، با وجود این تا کنون آثارم بهصورت یکجا از دورههای مختلف بهنمایش درنیامدهاند. فکر میکنم این حقم بود که موزهی هنرهای معاصر یکبار آثار دورههای کاری من را بهنمایش بگذارد و این بار را از دوش من بردارد؛ ولی این اتفاق نیفتاد. اگر این اتفاق میافتاد من اکنون مجبور نبودم برای جمعآوری آثارم و برگزاری یک نمایشگاه چند اثر نقاشی را از مجموعهداران مختلف به امانت بگیرم.
او افزود : من نقاشی بودم که هرگاه یک نقاشی را به پایان میرساندم، آن را میفروختم و هیچوقت کارهای من آنقدر جمع نمیشدند که بتوانم آنها را به نمایشگاه برسانم. پس از آنکه تصمیم گرفتم، نمایشگاهی از آثارم را برگزار کنم همراه عدهای از دوستان، از آثار مراقبت کردم و آنها را نفروختم. اکنون نیز بخش عمدهای از کارهایی که در این نمایشگاه بهنمایش درآمده، مربوط به یک سال گذشته است.
این پژوهشگر هنر با بیان اینکه دولتهایی که بعد از انقلاب روی کار آمدند، در مواجهه با من موضعگیریهای متفاوتی داشتند، ادامه داد: در دورههای مختلف، برخوردهای متفاوتی با من شده است؛ ولی من هم هرگز توقع نداشتم که محبوبیت داشته باشم.اما به هر حال در طول این سالها ما با هم کنار آمده ایم و به هر دو ما در این سالها خوش گذشته است.
آغداشلو با بیان این که کارهایش را انجام داده و حالا زمان مرخص شدن است، بیان کرد: اکنون فکر می کنم دیگر می توانم بروم، چون از نظر خودم هیچ بدهی مطلقاً به مردم ندارم، من در سخت ترین لحظات در جنگ، بی پولی و بیکاری در کشورم مانده ام و کار کرده ام و حالا فکر می کنم دیگر بدهکار نیستم و این نمایشگاه هم به نوعی تسویه حساب من است، نامه اعمالم را عرضه کرده ام و زمان رفتن است.
این هنرمند در ادامه در پاسخ به پرسشی درباره سختی های پیشرو بودن در جامعه هنری کشور و تفاوت زبان هنری اش با زمانه ای که در آن زندگی کرده است ، گفت : برای من این امر کار را خیلی خیلی سخت کرد زیرا این تفاوت زبان هنری و حفظ هویت موجب می شد تا مستقل باشم و مستقل ماندن کار دشواری است.متفاوت عمل کردن باعث شد در این سال ها بر من بسیار بسیار سخت گذرد، مستقل ماندن دشوار است و بر من همچون دوزخی گذشت تا از معنای « خودم» محافظت کنم و در سیلاب جریان های روز خودم را رها نکنم.
آغداشلو توضیح داد : این موضوع از همان سالهای دانشکده هنرهای زیبا شروع شد و به همین دلیل هم سال آخر دانشکده را رها کردم چون مدرنیست بودن تعریف مشخصی داشت و اگر مدرنیست نبودید، وضعیت شما به خطر می افتاد و باید توضیح می دادید که چه هستید. در سالهای بعد از انقلاب همه نقاشان باید یک چیزی می بودند و از آنها سول می شد که چه هستند، یعنی کوبیست، اکسپرسیونیست یا … که البته دانشکده نیز همین طور به نقاشان شکل می داد. من به عقل خودم فکر کردم که این ها حرف است و زمانی که نقاشی حرفی برای گفتن دارد، می زند و این دیگران هستند که باید مشخص کنند او چگونه است، در همه مکاتب مختلف هنری در دنیا نیز هنرمندان برای خودشان عنوانی نگذاشته اند، به هر حال این تفاوت ها برای من دشوار بود و بابت آن نیز باج دادم، بسیار طول کشید تا به آنها بگویم من سوررئال کار نمی کنم، همه این جزئیات در آثار من همه به صورت خودآگاه شکل می گیرد و با دقت انتخاب می شود و بنابراین آثارم من انتخاب خودآگاه موضوع و وسیله ای برای بیان بود.
او ادامه داد: هنوز هم این مسئله هست و بسیاری از منتقدان عزیز با همین پیش فرض درباره من وآثارم نوشته اند، به همین دلیل هم آثار من ممکن است با پیش فرض های آنها مطابقت نداشته باشد. جایی گفته اند که آغداشلو نقاش مدرنیست نیست، خوب خدا را شاکرم که مدرنیست نیستم، چون مدرنیست امروز تبدیل به دوره کلاسیک شده است ما دوره های دیگری را در هنر پشت سر گذاشته ایم و حالا پست مدرنیست نافی دوره مدرنیست است، اما هنوز باید این توضیح بدیهی را بدهم که اگر مدرنیست نیستی پس چه هستی؟ من معتقدم که انسان ها بر اساس قفسه بندی و طبقه بندی دیگران زندگی نمی کنند، اما محور کارشان یک زمزمه است که برخی آن را خوب می پندارند و هنرمند هم آن زمزمه ها را ادامه می دهد. من هم لابد زمزمه هایم به نظرم خوب آمده است که ادامه داده ام.
آغداشلو با تأکید بر دوران سختی که در روبرو شدن با این سوال چه هستی گذرانده است، یادآور شد: خیلی سخت گذشت تا من قبول شدم که نقاش معاصر پرکارم، اما با این حال خیلی هم خوش گذشت. چون این قفسه ها مانع زمزمه های من نشد، بسیاری این زمزمه ها را دوست داشتند و بابتش هم پول دادند، البته بسیاری دیگر از هنرمندان نیز در دوره حیاتشان، زمزمه هایشان هیچ گاه شنیده نشد و در فقر، گمنامی و دفن شده بوسیله شهرداری ها روزگارشان به سر آمد.
این نقاش نامدار ایران ، در ادامه با اشاره به شرایط دشوار روحی و سال ها تلاش بی وقفه برای خلق آثار هنری از قصد خود برای ترک گشور خبر داد و گفت : من نمیخواهم دل کسی را بسوزانم و نمیخواهم چیزی را به رخ کسی بکشم. رفتن ما مانند برخاستن گنجشک از قله کوه است، چیزی تکان نمیخورد، شاید در بلندمدت جایش دیده شود، ولی بیش از این نیست. من اکنون خیلی افسردهام و نیاز دارم دورهای در پارک بنشینم و به کبوترها و گنجشکها غذا بدهم، من زیاد کار کردم و حالا وقت غذا دادن به گنجشکها است.
این هنرمند نقاش در پاسخ به دلایل افسردگی خود نیز بیان کرد: من همیشه افسردگی نداشته ام، اما این افسردگی بیشتر شخصی است و منبع آن نیز کنش مستقیم دولت ها نسبت به من نبوده است، چرا که من ستایش شده ترین روشنفکر روزگارم از جانب مردم هستم، تنها نقاشی هستم که وقتی در خیابان راه می روم، من را می شناسند و هیچ هنرمند دیگری چنین اقبالی را نداشته است، من از ناسپاسی افسرده نیستم و نه از بابت پوچ بودن حاصل عمرم که البته پوچ نبوده است چرا که حدود ۵ هزار شاگرد تربیت کرده ام، چندین جلد کتاب نوشته ام، چند هزار نقاشی کرده ام، سخنرانی داشته ام و حتی فیلم مستند ساخته ام، این افسردگی کاملاً شخصی است و شاید به دلیل کار زیاد و سن بالای من باشد که از کار کردن زیاد خسته شده ام و به خاطر سن بالایی که دارم بی حوصله ام.
این کارشناس آثار هنری در ادامه با اشاره به سالهای سخت ماندنش در ایران که در روزگار جنگ، بی پولی و گمنامی گذرانده است، تصریح کرد: اکنون بعد از این همه کار فکر می کنم، تلاش خودم را کرده ام و امیدوارم که به همه شما خوش گذشته باشد و اجازه رفتن و مرخصی می خواهم.
آیدین آغداشلو سپس به آخرین اثر خود اشاره کرد و توضیح داد: من در این اثر اخیرم که برخلاف بسیاری از مخاطبان، بیشتر به آن علاقه مندم، به همین نکته اشاره کرده ام و به محو شدن تدریجی نقاشی دوره رنسانس وتبدیل شدنش به هیچ پرداخته ام. این در واقع وصیت نامه من است و به انهدام مطلق اشاره دارد. پیش خودم فکر می کردم بعد از این اثر دیگر چه باید بکشم.
در ادامه این نشست امید تهرانی ؛ مدیر نگارخانه اثر نیز درباره اینکه چگونه آیدین آغداشلو را ترغیب کرده تا آثارش را بهنمایش بگذارد، گفت: من سه سال پیش، این پیشنهاد را به آغداشلو دادم، ولی او تا یک سال جوابی نداد و بعد، جواب مثبت داد. با توجه به اینکه آغداشلو همیشه بازار کار دارد، ما تلاش کردیم، برخی از آثارش را جمع کنیم و از دورههای مختلف کاریاش، اثری را در این نمایشگاه ارائه دهیم.
او با بیان اینکه تمام آثار آغداشلو در شب قبل از افتتاح نمایشگاه فروخته شد، اظهار کرد: شب قبل از افتتاح گالری، مجموعهداران آمدند و ۱۱ اثر آغداشلو را خریدند. فقط یکی از آثار او باقی ماند که آن هم پنجشنبه گذشتهی فروخته شد.
او دربارهی قیمتگذاری آثار آغداشلو نیز گفت: آثار تکلتهای این هنرمند بین ۱۲۰ تا۱۵۰ میلیون تومان و آثار دولتهای او بین ۲۰۰ تا ۲۵۰ میلیون تومان فروخته شدند.
نشست نمایشگاه انفرادی آیدین آغداشلو در نگارخانه اثر با اعلام خبر قصد ترک ایران از سوی این هنرمند روز شنبه هشتم آذرماه هزار و سیصد و نود سه در محل نگارخانه اثر با حضور خبرنگاران و منتقدان هنرهای تجسمی کشور برپا شد. این نمایشگاه نخستین و به نوعی تنها نمایشگاه انفرادی آیدین آغداشلو در ۴۰ سال گذشته بود.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر