تغییر چهره «فرهاد قفلزن»
پرویز براتی: «فرهاد قفلزن» تناولی این روزها حال و روز خوشی ندارد. این مجسمه برنزی که سالهاست در مجاورت تئاترشهر، چشم به رهگذران دوخته از سوی مسوولان شهرداری «رنگ مالی ناشیانه» شده است؛ رنگ مالیای که صدای اعتراض این مجسمهساز را هم در آورده و اعتراض او را در پی داشته. گویا سرنوشت این مجسمه بر آن بوده تا هر دستکاری در تن و چهرهاش روی دهد. این مجسمه، از چند سال پیش، به طرزی تراژیک تغییر شكل یافته و از فرم اولیه خارج شده است. رهگذران قفلهایش را كندند و فرهاد مانده و یك قفس! حالا هم در اقدامی ناشیانه و غیراصولی رنگآمیزی شده است. تناولی در واکنش به این دخل و تصرف در مجسمه «فرهاد قفلزن» به شرق گفت: «رنگکردن این اثر به خودی خود کار خطایی بود. از اینکه این مجسمه را با رنگ اکریلیک طلایی، رنگآمیزی کردهاند ناراحتم. آگاهان و کارشناسان مربوطه میدانند که بهترین راه برای تمیزکردن مجسمه برنزی، ساییدن آن است نه رنگکردن. نمیدانم با چه منطقی این اثر برنزی را رنگ کردند.» این البته اولین نمونه برخورد نادرست و غیراصولی با مجسمههای پرویز تناولی در مراكز فرهنگی و هنری تهران نیست. 18خرداد 1391، رهگذرانی كه گذرشان به محوطه اصلی كاخ نیاوران میافتاد با صحنه دلخراش نابودی یكی دیگر از مجسمههای قدیمی این مجسمهساز روبهرو شدند؛ مجسمهای مربوط به سال 1341 كه از آن تنها یك پایه باقی ماند و از سرنوشت اصل مجسمه خبری نبود. تخریب یا نگهداری غیراصولی آثار هنرمندان پیشكسوت طی این چند سال به یك «عادت» بدل شده و اغلب هم اعتراض آنها را در پی داشته است. در این مورد خاص هم، پرویز تناولی در گفتوگو با «شرق»، ضمن اشاره به این حركت غیرفرهنگی، اعتراض خود را خطاب به مسببان این واقعه اعلام کرد. همین برخوردهای غیراصولی سبب شده تناولی، خواهان بازپسگیری آثارش از مراکز تحت امر شهرداری، برای تجمیع آنها در موزه خود باشد. در واقع اختلاف قدیمی پرویز تناولی و شهرداری تهران بر سر بازگرداندن آثار وی به کلافی سردرگم تبدیل شده؛ کلافی که گویا تنها با ورود شهردار تهران به این ماجرا از هم گشوده خواهد شد. خانهای در یکی از کوچههای قدیمی محله نیاوران، سالهاست چشم انتظار مجسمهها و آثاری را میکشد که در دوران مدیریت محمود احمدینژاد در شهرداری، بر اساس قراردادی از این هنرمند خریداری شد. این البته تمام ماجرا نبود. در آن زمان بر اساس قرارداد مزبور، نیمی از وجه تمام شده به این مجسمهساز پرداخت شد، ولی نیم دیگر هیچگاه به او داده نشد. هرچند تکلیف آن خانه با رای قاطع دیوان عدالت اداری منجر به بازپسدادن به تناولی شد؛ اما وضعیت مجسمهها و دیگر آثار هنری وی، همچنان نامعلوم و نگرانکننده است. این روزها بازگرداندن این آثار به دغدغه این مجسمهساز پیشکسوت تبدیل شده و او بر آن است تا آثارش را به خانه خودشان برگرداند تا به گفته خود، خانه و آثار را برای آیندگان به یادگار بگذارد. تناولی چندی پیش در ادامه پیگیریهای خود و در تازهترین اقدام با نگارش نامهای خطاب به محمدباقر قالیباف از وی خواست آثارش به وی بازگردانده و از پخشوپلاشدن آنها جلوگیری شود. در متن نامه این هنرمند آمده بود: «شهردار محترم پایتخت! در سال 1382 شهردار وقت تهران خانه مسکونی اینجانب را به موزه تبدیل کرد و تعداد 60 قطعه از آثارم را نیز خریداری و در آن به نمایش گذاشت.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر