ناگفتههای ابوالحسن نجفی از ترجمهی«خانواده تیبو»
به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس، روژه مارتن دوگار ششمین نویسنده فرانسوی بود که در سال ۱۹۳۷ به جایزه نوبل رسید. مارتن دوگار بعد از سولی پرودم (۱۹۰۱)، فردریک میسترال (۱۹۰۴)، رومن رولان (۱۹۱۵)، آناتول فرانتس (۱۹۲۱) و هانری برگسون (۱۹۲۷) ششمین فرانسوی بود که بعد از قریب به چهار دهه به جایزه نوبل رسید.
روژه مارتن دوگار در مارس ۱۸۸۱ در شهری نزدیکی پاریس به دنیا آمد. نخستین رمانش با عنوان «شدن» را سال ۱۹۰۸ منتشر کرد و بعدها از نوشتن این رمان بسیار اظهار پشیمانی کرد. از سال ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۳ به رمان «ژان باروا» پرداخت و پس از انتشار وی را به عنوان نویسندهای مطرح به دنیای ادبیات معرفی کرد. وی از سال ۱۹۲۰ شروع به نوشتن رمان هشت جلدی «خانواده تیبو» کرد که بین سالهای ۱۹۲۰ تا ۱۹۴۰ منتشر شد. وی در سال ۱۹۳۷ پیش از انتشار آخرین جلد از کتاب خود جایزه نوبل را دریافت کرد.
اما همانگونه که ابوالحسن نجفی در مقدمه ترجمه کتاب «خانواده تیبو» مینویسد: از آغاز پیدایش رمان همواره دو شیوه رمان نویسی وجود داشته است: یکی شیوه کسانی که میخواهند تصویر جهان را به صورتی که هست نقش کنند و دیگری شیوه کسانی که میخواهند جان درونی خود را، جهان شخصی و منحصر به فردی را که در آن به سر میبرند یا با آن در کشمکشاند در برابر جهان بیرونی قرار دهند. دو تن از نویسندگان روس پیشرو و استاد این شیوه هستند: یکی تالستوی و دیگری داستایوفسکی. روژه مارتن دوگار پیرو راه تالستوی بود.
ابولحسن نجفی ترجمه این کتاب را در اوایل دهه ۱۳۶۰ آغاز کرد. وی در خصوص ترجمه این کتاب میگوید: همواره به سراغ ترجمه کتابهایی رفتهام که آنها را مطالعه کرده و پس از پسند، به سراغ ترجمه آن رفتهام. تنها کار سفارسی من «ضد خاطرات» آندره مالرو است که بعد از انقلاب به پیشنهاد انتشارات خوارزمی بار دیگر با رضا سید حسینی آن را ترجمه و ویرایش کردم.
نجفی در مورد کتاب خانواده تیبو میگوید: در اوایل دهه ۶۰ که به ترجمه این کتاب مشغول شدم، هر روز مجبور بودم مسیری یوسف آباد تا چهار راه امیر اکرم را با اتوبوس طی کنم. از آنجا که نمیتوانستم در این مسیر نسبتا طولانی به مطالعه بپردازم، شروع کردم به مرور اشعاری که در حافظه داشتم. پس از مدتی متوجه شدم، کلمات بسیاری در این اشعار وجود دارند که من اصلا در زمان ترجمه به آنها توجهی نداشتهام در حالی که از آنها میشد در ترجمه استفاده کرد. مرور اشعار در اتوبوس موجب شد تا من در ترجمه برخی از اشعاری که در این کتاب وجود داشتند از این اشعار فارسی استفاده کنم.
نجفی در مورد ترجمه این کتاب عنوان کرده است: وسواس عجیبی دارم که بعد از چاپ کتاب بار دیگر نسخه اصلی آن را با ترجمه مطابقت میدهم. پس از ترجمه خانواده تیبو بار دیگر آن را از زبان فرانسوی خواندم و غلطهایی را در ترجمه کتاب خود پیدا کردم. کاش میتوانستم بار دیگر آن را ویرایش کنم و برخی از اشتباهاتی را که در آن راه یافته اصلاح کنم. اما این روزها ویرایش مجدد کتاب برای ناشران چندان به صرفه نیست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر