(این نامه در حالی نوشته می شود که ما در کشوری زندگی می کنیم که می دانیم جوابی برای این نوع نامه ها نیست)
ما امضا کنندگان این نامه، از محضر شما سه تقاضا داریم:…
جناب آیت الله صادق لاریجانی
ریاست محترم قوه ی قضاییه ی جمهوری اسلامی ایران
سلام به شما
چه
خوب که دستگاه قضایی کشورما تا کنون هیچ نام و نشانی از متهمان پرونده
اختلاس بزرگ سه هزار میلیارد تومانی منتشر نکرده است. این رفتار خوب، حتماً
برگرفته از حقوق شهروندی متهمان، وحتماً متأثر از آموزه های دینی است.
آموزه هایی که به آبروی یک انسان، چه مسلمان و چه نامسلمان، به قدر خون یک
بی گناه بها می دهد. واین که: یک متهم، تا زمانی که جرمش ثابت نشده – آنهم
دریک محکمه منصفانه و قانونی – تنها یک متهم و حتماً یک بی گناه تلقی می
شود. این را ما نمی گوییم. بلکه قانونی می گوید که شما اکنون محافظ و مجری
مستقیم آنید.
اما
ظاهراً در سطح زیرین قوانین مدنی ما، قوانین نانوشته ای جاری است که حتی
جمعی از مسئولان طراز اول کشورمان بدانها تمسک می جویند و مطابق آنها رفتار
می کنند. شاید به ما سه تن که امضا کنندگان این نامه ایم، خُرده بگیرید
که: مستدل سخن بگویید! وحتماً نیز درادامه تأکید می فرمایید: بله، حفظ
آبروی متهمان، تا زمانی که جرمشان ثابت نشده، از محکمات قانونی، و از
ضروریات اخلاقی و دینی ما است.
می
گوییم: پس چگونه است که تعدادی از هنرمندان مستند ساز کشورمان امروز
دستگیر می شوند و هنوز پایشان به زندان و انفرادی و مراحل بازجویی و تشکیل
پرونده و تفهیم اتهام و داشتن وکیل نرسیده، شخص وزیر محترم اطلاعات، از
دستگیری عده ای جاسوس و برانداز و عمله ی استکبار خبر می دهد، وفردای آن
روز، روزنامه ی کیهان، علاوه بردرج این خبر، به انتشار اسم و شهرت همان
جاسوسان وطن فروش نیز دست می برد؟ اگر تمایل دارید به لمسِ ذره ای از این
فاجعه ی اخلاقی و قانونی نائل آیید، با فرزندانِ این متهمان به مدرسه و
دانشگاه آنان، وبه اجتماعی پای بگذارید که: پیش از فهمیدن قضاوت می کند.
جناب آیت الله لاریجانی
هنوز
که هنوز است، برای این متهمان، دادگاهی تشکیل نشده است. چرا که دوستان
هنرمند ما جرم و خطایی مرتکب نشده اند تا برای برپایی یک محکمه ی مطلوب،
بهانه ای حاصل آید. متأسفانه خروجیِ این هیاهوی بی دلیل، این شده است که
نظام اطلاعاتی و قضایی ما، آبروی جمعی از پاک ترین و وفادارترین هنرمندان
کشورمان را به آب انداخته و برای ترمیم این رفتار نادرست نیز قدمی برنمی
دارند.
اکنون مستند سازان ما، همگی به قید وثیقه آزاد شده اند بجز یک نفر. آقای مجتبی میرطهماسب. این هنرمند نام آشنا و غیرت مند ما و خالق اثر شورانگیز “بانوی گل سرخ”
ماههاست که برای اعتراف به خطایی که مرتکب نشده، تحت فشار است. پیشنهاد می
کنیم اگر علاقه مندید به میزان هنر و تعهد و انسانیت و وطن دوستی آقای مجتبی میرطهماسب وقوف یابید، شرایطی فراهم آورید تا همین فیلم مستند “بانوی گل سرخ”
از رسانه ی ملی پخش گردد تا همگان بدانند سازنده این اثر شریف و غرور
آفرین، نمی تواند وطنش را و مردم وطنش را دوست نداشته باشد، چه برسد به این
که جاسوس اجنبی نیزباشد.
ما امضا کنندگان این نامه، از محضر شما سه تقاضا داریم:
یک:
دستور فرمایید با اشخاص و دستگاهها و رسانه هایی که پیش از احراز جرم،
آبروی هنرمندان مستند ساز ما را برسر محافل و کوچه و بازار فرو ریختند،
برخورد قانونی صورت پذیرد.
دو: زمینه استخلاص دوست هنرمند ما آقای مجتبی میرطهماسب را فراهم آورید. وی دیر یا زود آزاد خواهد شد. اما چه خوب که حضرتعالی شخصاً درآزادی این هنرمند غیرت مند و بی گناه دخیل باشید.
سه:
دستور فرمایید به هرشکل ممکن، درمحو آن بی آبرویی مطرح شده، و دلجویی از
مستند سازان و خانواده های آنان، اقدام قانونی و انسانی به عمل آید.
شما
نیک تر از همه ی ما می دانید که زیبایی عدالت در لفظ آن متوقف نیست. این
زیبایی، آنجا به دل می نشیند، وآنجا به انتشار برکات خود می پردازد که دریک
جامعه، مظلومان و گمنامان و بی پناهان از همان حقوقی برخوردار باشند که:
مسئولان و صاحب منصبان.
با امید فراوان، وبا آرزوی سرفرازی ایران عزیز، چشم به راه آزادی همه زندانیان سیاسی، و آزادی دوست هنرمندمان آقای مجتبی میرطهماسب، و چشم به راه استیفای حقوق از دست رفته همه ی زندانیان این دوسال اخیرهستیم.
با احترام و ادب:
رخشان بنی اعتماد – جعفر پناهی – محمد نوری زاد
نهم آذرماه سال نود
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر