در ایران انسان را به خاطر داشتن فکر و اندیشیدن محاکمه میکنند. چنانکه گفتم من از خلقم جدا نیستم، ولی نمونه صادق آن هستم.
خسرو گلسرخی (تولد ۲ بهمن ۱۳۲۲ در رشت - درگذشت ۲۹ بهمن ۱۳۵۲) شاعر و نویسنده ایرانی بود. او به همراه عدهای دیگر از همفکران نسل خویش از سازمانی معتقد به جنگ مسلحانه با حکومت محمدرضا پهلوی شاه وقت ایران پشتیبانی میکردند، هرچند ارتباط مستقیميبا این سازمان نداشتند، به اتهام توطئه برای ترور اعضای خانواده پادشاهی، در سال ۱۳۵۱ دستگیر شدند. گلسرخی و چند تن از متهمان، از جمله کرامتا... دانشیان، به رغم شکنجههای بسیار، اتهامات را در دادگاه نظامينپذیرفتند و از این واقعیت که جریان محاکمه این دادگاه معروف از تلویزیون سراسری پخش میشد، استفاده کرده و با تقبیح حکومت وقت، از آرمانهای اعتقادی خود دفاع نمودند. گلسرخی ۳۰ ساله و دانشیان با رد طلب بخشش از شاه، در سال ۱۳۵۲ اعدام شدند. نحوه دفاعیات، و در نهایت اعدام گلسرخی، شهرت بسیاری در سطح جامعه برای او به ارمغان آورد.
از مشهورترین جملات دادگاه وی این بود: در ایران انسان را به خاطر داشتن فکر و اندیشیدن محاکمه میکنند. چنانکه گفتم من از خلقم جدا نیستم، ولی نمونه صادق آن هستم. این نوع برخورد با یک جوان، کسی که اندیشه میکند، یادآور انگیزایسیون و تفتیش عقاید قرون وسطایی است.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر