رمانها میتوانند خواننده را به گریه وا دارند یا به خنده، اما تعداد رمانهایی که با ذهن خواننده بازی کنند و به شکلی موجب دیوانگی خواننده شوند کم هستند. آنچه میخوانید معرفی پنج رمان است که با روایات عجیب و متفاوت خود، ذهن خواننده را به بازی گرفته و او را غافلگیر میکنند.
استخوانهای دوستداشتنی / آلیس زبالد
سال 1974 دختری 14 ساله در شهرستانی به قتل میرسد، تحقیقات پلیس، غم و اندوه خانواده، ترس و وحشت جاری در شهر کوچک همگی المانهایی تکراری هستند، اما چیزی که «استخوانهای دوستداشتنی» را به اثری متمایز بدل میکند، روایت شدن آن از نقطه دید مقتول است. لحن این رمان به دلیل حضور مقتول در مکانی بهشتآسا، آرام و گرم به نظر میرسد، اما این چیزی از تلخی رمان کم نمیکند. آنچه در این رمان خواننده را غافلگیر میکند بخشهایی است که مقتول زندگی قاتلش را روایت میکند.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر