کودکی مصدق
عکسی از دوران جوانی دکتر مصدق
دكتر محمد مصدق در جواني هنگام آبتني (دربند تهران)
----------------------
در سال ۱۳۰۲ مصدق کتاب حقوق پارلمانی در ایران و اروپا را تألیف کرد.دکتر مصدق در دوره پنجم و ششم مجلس شورای ملی به وکالت مردم تهران انتخاب شد. با مطرح شدن طرح انقراض سلسله قاجاریه در مجلس، او از اندک نمایندگانی بود که با این طرح مخالفت کرد. خلاصه استدلال او این بود که سردارسپه پس از این یا به موقعیتی که قانون اساسی برای پادشاه در نظر گرفته اکتفا میکند و کشور از خدمات او محروم می شود، یا تبدیل به یک حاکم مستبد خواهد شد و مشروطیت زیر سوال خواهد رفت. تجربه نشان داد که پیش بینی او درست بوده است با انقراض پادشاهی خاندان قاجار رضا خان سردار سپه نخست وزیر وقت به شاهی رسید.
پاک کردن شعارهای علیه شاه بعد از کودتا
نگهبانان منزل مصدق در حال گذاشتن نردبان براي فراري دادن وي در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲
دکتر مصدق روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ که کودتاى از قبل طراحى شدهی انگلیسىها و آمریکایىها اتفاق افتاد، همراه با چند نفر از وزیران و مسؤولین دولتى در منزل خود بود. او در بیشتر ایام نخست وزیرى خود به علت کسالت توأم با احتیاط از ترور خود توسط نظامیان و سرسپردگان شاه، جلسات هیئت دولت را در منزلش برگزار مىکرد. هم زمان با اوجگیرى کودتا مخالفین که مىدانستند دکتر مصدق در منزل است به خانه او هجوم آوردند. ساکنین خانه وقتى که دیدند دیگر کارى از دست محافظین نظامى منزل هم بر نمىآید و جانشان هم در خطر است با نصب پرچم سفید(به نشانه تسلیم)، از طریق پشت بام و خانه به خانه، خود و دکتر مصدق را به یکی از خانههاى اطراف که صاحبش در منزل نبود و فقط یک خدمتکار در آن جا حضور داشت رساندند.
دکتر مصدق روز ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ که کودتاى از قبل طراحى شدهی انگلیسىها و آمریکایىها اتفاق افتاد، همراه با چند نفر از وزیران و مسؤولین دولتى در منزل خود بود. او در بیشتر ایام نخست وزیرى خود به علت کسالت توأم با احتیاط از ترور خود توسط نظامیان و سرسپردگان شاه، جلسات هیئت دولت را در منزلش برگزار مىکرد. هم زمان با اوجگیرى کودتا مخالفین که مىدانستند دکتر مصدق در منزل است به خانه او هجوم آوردند. ساکنین خانه وقتى که دیدند دیگر کارى از دست محافظین نظامى منزل هم بر نمىآید و جانشان هم در خطر است با نصب پرچم سفید(به نشانه تسلیم)، از طریق پشت بام و خانه به خانه، خود و دکتر مصدق را به یکی از خانههاى اطراف که صاحبش در منزل نبود و فقط یک خدمتکار در آن جا حضور داشت رساندند.
شعبان جعفری و مشتهای کودتا
با توجه به نظامى بودن دادگاه، تقاضاى دکتر مصدق براى انتخاب وکیل غیرنظامى به جایى نرسید و دادگاه یک وکیل تسخیرى براى وى تعیین نمود. دکتر مصدق در جلسات اولیه چون شناخت درستى از این وکیل (سرهنگ جلیل بزرگمهر) نداشت به او اجازه دفاع نمى داد وخود دفاع می کرد. عوامل دادگاه هم سعی میکردند وکیل مدافع او را وادار به دفاع ناقص و دست و پا شکسته از دکتر مصدق کنند تا زودتر سر و ته قضیه را به هم بیاورند. زمانی که رئیس و دادستان نظامی دادگاه سعی میکردند وکیل مدافع را وادار به دفاع نمایند اتفاق جالبی میافتد، سرهنگ بزرگمهر مىگوید:«در جلسهاى در دادگاه بدوى نظامى دکتر مصدق با اشاره به من گفت: پدر سوخته باشى اگر حرفى بزنى! اولاً پدرم نسوخته، مرحوم شده(خدا رحمتش کند) ثانیاً با شرط «اگر»گفت و ثالثاً من هم چیزى نگفتم و خود عبارت هم به نظرم فحش نیست. آن چه مرا رنج داد این بود که دکتر مصدق تا آخرعمر خود را شرمنده چنین جملهاى مىدانست و طى نامه مشروحى که از احمدآباد فرستاد ابراز شرمندگى کرد، باید بگویم که دستگاه دولتى و شاه آشفته بودند که چرا عکسالعملى نشان نداده و آبروى ارتش را بردهام! و آنان را شاد نکردم!»
دکتر مصدق در طول جلسات دادگاه به امانتدارى و شخصیت واقعى و درستکارى این وکیل تسخیرى پی برده و یک روز میزان حقوق ماهیانه این افسر وظیفهشناس را از او مىپرسد، کل مدتى که سرهنگ بزرگمهر با پرونده و دادگاه دکتر مصدق کار مىکند، هفت ماه است. بعداً دکتر مصدق معادل هفت ماه حقوق ماهیانه بهعلاوه مبلغى اضافه براى خرید کاغذ و قلم و…. براى سرهنگ بزرگمهر مىفرستد و علیرغم میل باطنى سرهنگ بزرگمهر که من نباید بابت وکالت تسخیرى چیزى از شما بگیرم، ولى دکتر مصدق نمىپذیرد. در دادگاه تجدید نظر دکتر مصدق مجدداً سرهنگ بزرگمهر را به عنوان وکیل انتخاب مىکند، بزرگترین خدمتی که این وکیل امین برای دکتر مصدق انجام داد، جمعآوری کامل و مشروح جریان محاکمات دکتر مصدق و حواشی آن با اسناد و مدارک لازم بود که مدت ۲۵ سال از آنها حفاظت کرد تا بعد از انقلاب بتواند این اسناد را در دو جلد کتاب (۱ـ دکتر مصدق در محکمه نظامی۲ـ دکتر مصدق در دادگاه تجدید نظر) منتشر نماید و در اختیار ملت ایران و نسلهای آتی قرار دهید.
دکتر مصدق در طول جلسات دادگاه به امانتدارى و شخصیت واقعى و درستکارى این وکیل تسخیرى پی برده و یک روز میزان حقوق ماهیانه این افسر وظیفهشناس را از او مىپرسد، کل مدتى که سرهنگ بزرگمهر با پرونده و دادگاه دکتر مصدق کار مىکند، هفت ماه است. بعداً دکتر مصدق معادل هفت ماه حقوق ماهیانه بهعلاوه مبلغى اضافه براى خرید کاغذ و قلم و…. براى سرهنگ بزرگمهر مىفرستد و علیرغم میل باطنى سرهنگ بزرگمهر که من نباید بابت وکالت تسخیرى چیزى از شما بگیرم، ولى دکتر مصدق نمىپذیرد. در دادگاه تجدید نظر دکتر مصدق مجدداً سرهنگ بزرگمهر را به عنوان وکیل انتخاب مىکند، بزرگترین خدمتی که این وکیل امین برای دکتر مصدق انجام داد، جمعآوری کامل و مشروح جریان محاکمات دکتر مصدق و حواشی آن با اسناد و مدارک لازم بود که مدت ۲۵ سال از آنها حفاظت کرد تا بعد از انقلاب بتواند این اسناد را در دو جلد کتاب (۱ـ دکتر مصدق در محکمه نظامی۲ـ دکتر مصدق در دادگاه تجدید نظر) منتشر نماید و در اختیار ملت ایران و نسلهای آتی قرار دهید.
دکتر مصدق بلافاصله پس از نخست وزیری اجرای قانون ملی شدن صنعت نفت را در دستور کار خود قرار داد و بدین ترتیب در ۲۷ اسفند ۱۳۲۹ قانون ملی شدن صنعت نفت به تصویب مجلس شورای ملی و در ۲۹ اسفند همان سال به تصویب مجلس سنا و امضای شاه رسید.این روز از همان زمان به نام روز ملی شدن صنعت نفت نامگذاری شدهاست.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر