صفحات

۱۳۹۰ مرداد ۴, سه‌شنبه

تا فردا چه شود...

 
در حالی که تمامی مراحل سپردن وثیقه برای آزادی طی شده بود و چندساعت قبل دادستان کل (؟!) کشور در جمع خبرنگاران اعلام کرده بود که هنرمندان زندانی آزاد می‌شوند و شاید همین الان آزاد شده باشند! حدود ۱۲ بود که گفتند اگر تا نیمه شب آزاد نشدند آزادی امشب منتفی است... بخشی از جمع از ساعت ۵ بعدازظهر آمده بودند و بعد از حدود ۷ ساعت این تنها جمله‌ای بود که در پاسخ دلشوره‌هایشان می‌شنیدند: شاید منتفی شود... بسیاری از اهالی سینما آمده بودند.. از حبیب رضایی و رخشان بنی‌اعتماد تا جعفر پناهی و مهناز افشار، از کامبپوزیا پرتوی تا ... همه آمده بودند تا از پگاه آهنگرانی و مهناز محمدی استقبال کنند اما هرچه ایستادند در آهنی گشوده نشد... خانواده‌ها چندبار دیگر هم به جلوی در آهنی رفتند و با نگهبان‌ها و ماموران امنیتی مذاکره کردند اما حاصلی نداشت... حدود ساعت ۱ بامداد بود که تقریباً همه ناامید شدند... در چشم‌های جمعی که تا چندساعت قبل هیجان دیدار داشتند، می‌شد ناراحتی و دل‌نگرانی را دید... همه غمگین و بهت‌زده بودند... خانم حکمت و خواهر مهناز، از همه بیشتر... این تصویر برایم غریب نبود اما مثل همیشه عذاب‌آور بود... خلاصه اینکه پگاه و مهناز هرچند خبر آزادی‌شان پیش از خودشان آمد، اما امشب هم در زندان هستند... تا فردا چه شود...

۱ نظر: